یکی از موسسان سپاه کرج بود
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدسيدرحمتالله ميرتقي، فرزند سيدفخرالله و معصومه، در يكم خردادماه سال 1337 در شهر طالقان به دنيا آمد. مقاطع تحصيلي را يكي پس از ديگري پشت سر نهاد و موفق به اخذ ديپلم در رشته اتومكانيك از هنرستان شهيد بهشتي شد. در 20 سالگي با دختري مومن ازدواج کرد كه ثمره اين ازدواج دو پسر و يك دختر است كه دخترش دو ماه بعد از شهادت پدر به دنيا آمد.
در زمان انقلاب در اكثر راهپيماييها و تظاهرات شركت ميکرد. بعد از پيروزي انقلاب در تمامي اجتماعات مردمي حضوري فعال و مستمر داشت اوايل انقلاب چند بار مورد سوءقصد واقع شده و زخمي شد.
با تشكيل سپاه پاسداران به آموزش فني و نظامي پرداخت و به عنوان پاسدار شروع به خدمت کرد او را ميتوان يكي از موسسان سپاه كرج در سال 1358 نام برد.
نماز را هميشه اول وقت و به جماعت ميخواند. به روحانيون علاقه زيادي داشت. مردم را تشويق به شركت در مراسم و اجتماعات معنوي ميکرد.
راستگو و صادق
فردي مهربان و با گذشت بود. در كارها به ديگران كمك ميکرد. از سخنان بزرگان پند ميگرفت و در زندگي خود به كار ميبست. بهدلیل راستگويي و صداقتش همه شيفته او بودند. به ورزش ميپرداخت. اوقات فراغتش را به خواندن كتابهاي علمي و آموزنده ميگذراند. با شروع جنگ تحميلي جبهه را به خانواده ترجيح داد و به سوي جبهههاي نبرد شتافت. مدت چهارماه در جبهه خدمت كرد. و دو مرتبه از ناحيه فك و صورت و پا مجروح شد.
چشم انتظاری
مسئوليتهاي ايشان عبارتند از: مسئول آموزش نظامي، مسئول بسيج، و محقق اطلاعات سپاه كرج و همچنين مسئول آموزش نظامي جبهه سريل ذهاب معاون گردان حبيبابن مظاهر بود و آخر فرمانده گردان ياسر او از سال 1362 الي 1373 مفقودالاثر بود و در سال 1373 پيكرش به وطن بازگشت و در آغوش فرزندانش آرام گرفت.
سيد رحمتالله ميرتقي در تاريخ بیست و چهارم فروردین ماه 1362 در منطقه فكه در عمليات والفجر يك به علت اصابت تركش به شهادت رسيد.
پيكرش در امامزاده محمد(ع) به خاك سپرده شد. پيكر ايشان در كنار پسردائيهاي ايشان دفن شد كه مادر شهيدان ميركلبعلي نقل ميكند: در خواب ديدم فرزندانم را و گفتند چند روز ديگر ميهمان داريم و ايشان قبر كنار فرزندانش را براي خودش در نظر گرفته بود كه با پيدا شدن پيكر شهيد ميرتقي با توجه به خواب مورد نظر آنجا را به خانواده شهيد ميرتقي ميدهد براي دفن شهيد كنار پسردائيهايش.
شهيد در وصيتنامه خود اينگونه نوشته است: «خدايا، از تو ميخواهم كه دعاي مرا مستجاب فرمايي و مرا به شهادت برساني. خدايا، ياريم بده تا بتوانم يك سرباز نمونه باشم و در فرداي قيامت سربلند جلوي مادرم، فاطمه زهرا(س)، باشم.
پدرم، در شهادت من گريه نكنيد؛ زيرا از آن شهيدان خجالت ميكشم؛ آنها كه بدنهاي تكهتكهشان در دشتهاي پهناور ايران افتاده و خانوادههايشان از آن خبري ندارند و چشم انتظار آنان هستند.
حجاب
پيرو خط امام باشيد و طرفدار روحانيت مبارز و آگاه، كه همينها بودند كه اسلام را زنده كردند و زنده نگه داشتند.
مادر جان، در انتظار مردم بيتابي نكن، در آن هنگام به ياد حضرت زينب(س) باش كه در يك روز، داغ هفتاد و دو تن را ديد.
همسرم، فرزندانم را خوب تربيت كن. اگر خواستي گريه كني به ياد حضرت زينب(س) باش. خواهرانم، حجاب خود را حفظ كنيد. زيرا حجاب مشت محكمي بر دهان دشمنان اسلام است.»
انتهای پیام/