روایتی از شهید مدافع حرم سلمانیان؛
شهید «مجید سلمانیان» از شهدای مدافع حرم است. در روایت از او آمده است: «مداحی «منم باید برم، آره برم سرم بره...» را خیلي دوست داشت. می‌گذاشت و می‌گفت: «مامان این رو برای من خوندن، وقتی شهید شدم زیاد گوش کن.»

خاطره سلمانیان

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدمجید سلمانیان، ششم اردیبهشت 1367 در منطقه حیدرآباد کرج به دنیا آمد. او روحانی مبلغ و مبارزی بود که در حوزه مبلغی در تهران کرج و استان اردبیل و شاهرود به تبلیغ دینی پرداخته بود. سال 1393، از طریق نیروی قدس در یزد و کرمان به سوریه اعزام شد. وی 17 اردیبهشت 1395 منطقه خان‌طومان به شهادت رسید. پیکر وی در بیست و چهارم مهر ماه  1399 در امامزاده طاهر (ع) کرج به خاک سپرده شد. 

 

آنچه در ادامه می‌خوانید چند روایت از شهیدسلمانیان را بخوانید.

شیرینی شهادت

شبی که شهید شد، صبحش زنگ زده بود. سلام و احوالپرسی کرد. گفتم: «مجید جان! یه خوابی دیدم مامان.» گفت: «چه خوابی؟» گفتم: خواب دیدم شهید شدی، شهرک بعثت دارم شیرینی پخش می کنم.» بشکن می زد. صدای بشکنش پشت گوشی می آمد. به دوستانش می گفت: «بچه‌ها بیایید. بچه‌ها بیایید. من که پر شدم. مادرای شما خواب ندیدن؟ مادر من خواب دیده. من که رفتم.» بعد گفت: «مامان، الان با دوستام که اینجا نشستیم داریم تسبیح می اندازیم که کی شهید میشه، کی اسیر می‌شه. مامان قرعه‌اول، به اسم من در اومد، من شهید می‌شم.»

منم باید برم

مداحی «منم باید برم، آره برم سرم بره...» را خیلي دوست داشت. می‌گذاشت. می گفت: «مامان این رو برای من خوندن، وقتی شهید شدم زیاد گوش کن.» من هم همیشه گوش می‌دهم. اینقدر این مداحی را گوش داد تا سرش را برای عمه‌اش زینب(س) داد.

                                                                                                                                    (راوی: مادر شهید)

انتهای پیام/ 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده