فاتح بازی دراز؛ شهید «حسن نیاسری»
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدحسن نياسری، فرزند اسماعيل و توران، در سال 1340 در تهران متولد شد. چون در خانوادهای متعهد و مذهبی بزرگ شده بود، از همان كودكی به اسلام و خاندان عصمت (عليهمالسلام) و خدا مقيد بود. دوره ابتدايی را در مدرسه 17شهريور فعلی و شهباز جنوبي سابق، در شهر تهران گذراند. مقاطع تحصيلي راهنمايی و دبيرستان را هم پشت سر گذاشت و موفق به اخذ ديپلم در رشته اقتصاد از مدرسه فارابی شهرستان كرج شد. در سال 1357 به مردآباد كرج عزيمت كردند و سال آخر دوره دبيرستان را در كرج گذراند.
در مورد تحصيلات خود به مادرش چنين گفته است: «مادر عزيزم، تمام زحمتهايی را كه برايم تحمل كردی در جلوي چشمانم است. چندين ساعت دنبال كار ما به مدرسه ميآمدی، چه شبهايی كه نخوابيدی و هر وقت چيزي اراده میكرديم سريع آماده ميكردی، تو مادر نمونه بودی».
فعالیت های انقلابی و مجاهدانه
در دوران انقلاب، فعاليتهاي چشمگيری در منطقه مسكونی خود عليه رژيم آغاز كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامی براي حفظ و پاسداری از دستاوردهای انقلاب و تحقق نيافتن توطئههای بيگانگان به همراه عدهای از برادران و دوستانش موفق به تشكيل انجمن اسلامي در مردآباد شد و خود مسئوليت واحد فرهنگي انجمن اسلامی را به عهده گرفت. در اين واحد خدمات زيادي انجام داد. او با رشد افكار امت حزبالله و شناساندن اسلام به مردمی كه زير سلطه رژيم بودند، اسلام را دوباره در منطقه زنده كرد.
پس از تشكيل سپاه پاسداران به عضويت رسمي اين نهاد درآمد. براي خنثي كردن توطئه ضد انقلابيون داخلي به منطقه كردستان اعزام شد و مدت سه ماه در منطقه كردستان خدمت كرد. با شروع جنگ تحميلي با عدهاي از برادران سپاه به منطقه جنوب آبادان اعزام شد. پس از مدتي در قسمت روابط عمومي سپاه به طور شبانه روز تلاش ميكرد. مدتی در جبهه غرب بود كه در آزادسازي منطقه بازي دراز شركت داشت و از ناحيه پا زخمی شد. مدتی در بيمارستان بستری شد و پس از بهبودی نسبی دوباره به فعاليت خود ادامه داد.
در سال 1360 از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كرج، بهعنوان مسئول بسيج ناحيه9 مردآباد انتخاب شد و فعاليت خود را آغاز كرد.
مدتی كه در بسيج ناحيه مردآباد بود هماهنگ با انجمن اسلامی منطقه خدمات زيادی از جمله تشويق مردم براي رفتن به جبهه، انتشار نشريه و مقالات در جهت رشد و فرهنگ مردم، در صحنه بودن و حراست از انقلاب انجام داد.
عملیات ها
مدتی در منطقه جنوب كشور بود كه در يكي از عملياتها از ناحيه هر دو پا زخمي شد، به طوري كه راه رفتن برايش مشكل بود. بعد از بهبودي نسبي در قسمت روابط عمومي سپاه شهريار انتخاب و مشغول به كار شد.
با همرزمان خود، شهيد مهدی شرعپسند، فرمانده تيپ سلمان فارسي كرج و فرمانده عمليات والفجر5 و شهيد حسينعلي يارينسب، فرمانده گردان حنظله در عمليات والفجر مقدماتي در واحد روابط عمومي خدمت میكرد.
در عملياتهاي مختلفي از جمله والفجر1، 2 و 3 شركت داشت. هشت مرتبه به جبهه اعزام شد. در سال 1361 طبق سنت رسولالله(ص) ازدواج كرد كه بعد از پانزده روز دوباره به جبهه رفت و قبل از رفتن سفارش كرد اگر خداوند پسري به او داد نامش را محمدحسن بگذارند و جهت تحصيل او را به حوزه علميه قم بفرستند كه خداوند به او فرزندي در تاريخ دوم بهمن ماه 1362 عطا کرد كه دوازده روز بعد از تولد دار فانی را وداع کرد. در سال 1361 برادرش در يك حمله تروريستي به شهادت رسيد. در جبهه فرمانده بود. حسن نياسری در بیست و هفتم آبان ماه 1362 در منطقه بنجوين عراق در عمليات والفجر چهار به علت اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر پاكش بعد از تشييع در بهشت زهرا(س) به خاك سپرده شد.
وصیت نامه شهید
شهيد در وصيتنامه خود اينگونه مينويسد: «پدر و مادر عزيزم، از شما میخواهم براي من گريه نكنيد. اگر هم میخواهيد گريه كنيد به ياد امام حسين(ع) و مظلوميت او گريه كنيد. خواهر عزيزم، در جامعه زينبگونه باشيد. صدای اين شهدا را نگذاريد خاموش شود و سعی كنيد فرزندانتان را از حالا با مسائل اسلامي آشنا كنيد و مكتبي تربيت كنيد كه ادامه انقلاب و تثبيت آن انشاءالله بوسيله همين بچهها صورت ميگيرد. به امام عزيز وفادار باشيد. او را تنها نگذاريد. پشتيبان دولت جمهوري اسلامي و خدمتگزاران به اسلام باشيد.
از شما برادران سپاهی و بسيجی میخواهم اختلاف سليقهها را كنار بگذاريد و مواظب باشيد فكرتان به مسائل جزئی گرم نشود كه از انقلاب و امام امت دور شويد. كار مردم را به نحو احسن انجام دهيد».
انتهای پیام/