سیری در حیات طیبه شهید کشاورزی؛
شهید «عبدالرسول کشاورزی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. برادر شهید از او روایت می‌کند که قبل از شهادتش گفته است: «نگاه کن چه تشییع جنازۀ باشکوهی است، همۀ دوستان من را در حالی که شکلات پیچم می آورند. تو که در جلو همه هستی استوار باش و گریه نکن.»

کشاورزی


به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید عبدالرسول کشاورزی، در سال 1340 در روستای کولج به دنیا آمد. وی در خانواده‌ای مذهبی با چهار برادر و سه خواهر رشد کرد. تحصیلات ابتدایی را در روستای کولج و راهنمایی و دبیرستان را در شهرک طالقان و دیپلم را در تهران و کرج گرفت و در این مدت در منزل برادران بزرگ خود حاج حکمت‌الله و حاج قدرت‌الله گذراند و با معدل بسیار خوب در خرداد ماه سال 1358 موفق به اخذ دیپلم شد و در اولین گروه تشکیل بسیج عضو و سپس عضو سپاه شد.

دهم اسفند 1362، در طلاييه با اصابت تركش و گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي روستای كواچ تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد.

خانواده‌اش روایت می‌کنند: «مدتی در سپاه پاسداران، پادگان ولی عصر (عج) و فرودگاه و سپس پادگان امام حسین (ع) واحد عقیدتی در کنار برادر بنی‌احمد بود. من در سال 1362 در سقز بودم و به او زنگ زدم و متن حکم خود را خواند و خبر داد که به مدت سه ماه مأمور واحد عقیدتی است و در این زمان نامزد کردند و شرط عقد بازگشت از جبهه بود.»

برادر شهید روایت می‎‌کنند: «عبدالرسول در چهلمین روز شهادت سیدمصطفی عظیمی سخنرانی کرد و به منزلمان در روستا آمدیم و به مزار روستا رفتیم. او گفت: من در آیندۀ نزدیک شهید می‌شوم، من را در این جا کنار پدر دفن کنید، نگاه کن چه تشییع جنازۀ با شکوهی است، همۀ دوستان من را در حالی که شکلات پیچم می آورند. شما که در جلو همه هستی استوار باش و گریه نکن.»



انتهای پیام/ 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده