«جشن عشق»
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید ابوالفضل قزلباش، دوم تير 1343در شهرستان قزوين به دنيا آمد. پدرش يدالله و مادرش فاطمه )فوت 1350 ( نام داشت.او تا اول راهنمایی عكاس بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. پنجم دي 1360 در بستان با اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در بهشت زهراي شهرستان تهران واقع است.
دلنوشتههای «شهید ابوالفضل قزلباش» را در ادامه میخوانید.
«جشن عشق»
پرنده خوش آهنگ، آواي مستانه درفضا سرميدهد. در جنگل پر گل و سبزه همه جا زمزمه اميد و شادي به گوش مي رسد. در هر رهگذري در بيابان و جنگل شوقي فراوان حكمفرماست زيرا همه دلها را به جشن عشق دعوت مي كند.
بهارهمه
جا درمشعل زيرحدبن گلبنها , شعله ياقوت نام گلها را برافروخته است حالا ديگر وقتي
است كه هر دلي سرمست باده عشق و اميد نغمه سرائي آغاز كند.
«سوسن»
اين چه عادتي است كه به من دادهاي كه بايد پيوسته به ياد تو باشم. آه كه دلهاي عاشق پيشه چه زود رام مي شوند. به چه زودي خو مي گيرند. چرا بايد درميان كارهاي روزانه خودهمواره انديشه خود را قطع كنم و آن را دراين ديار نامتناهي خيال تو گردش دهم.
چرا بايد خامه من در هرگامي كه برمي دارد درنگ كند ودرآن درنگ جز ناله سوزان هيچ چيزي بر زبان نياورد جز اينكه بگويد ترا دوست دارم .
با
هر ستاره اي راست هر شبم زحسرت
فروغ رخ همچو ماه تو
«به ياد بياور»
وقتيكه سپيدهدم با بيم و هراس دریچه كاخ جادوي خود را بر روي خورشيد بامدادي مي گشايد، مرا به ياد آور.
وقتيكه شب غرق در روياي دورودراز دامن كشان زير حجاب سيمين خويش ميگذرد، مرا به ياد آور.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری