اینجا برایت عروسی گرفتهام
نوید شاهد البرز؛ شهید سعید رجبي هفتم بهمن1345 ، در شهرستان كرج ديده به جهان گشود. پدرش قربانعلي) فوت 1350 (و مادرش حليمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. تراشكار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و دوم مرداد 1366 ، در مريوان هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به گردن و سوختگي، شهيد شد .پیکر وي را در روستاي حصارتابعه زادگاهش به خاك سپردند.
دِلنوشته مادرِ شهید «سعید رجبی»:
«در فراغ تو دنیایِ عشق من خالیست»
سلام، سلام، چقدر مهربان هستی! سعید عزیزم، اینجا حال ما بی تو زار. سعید عزیز دلمان برایت خیلی تنگ شده. کی بر میگردی؟! سعید عزیز، سعید جانم، آنجا نمیدانم چه خبر است؟ دیروز تهران بودم. گفتند: تو آمدهای. آمدم تو را ببینم ولی به من دورغ گفته بودند. تو آمدهبودی ولی من تو را ندیدم خیلی به دنبالت گشتم ولی از تو خبری نبود. میدانی سعید عزیز تو تازه رفته بودی. سعیدجان! اینجا میخواهند روشنائی تو را، زلالی تو را با چراغ برق روشن کنند ولی خیلی غافلند در فراغ تو دنیای عشق من خالی خواهدبود.
«تو در خونِ ما جاری شدی»
سعید جان! میدانستم که بهزودی سربازی تو تمام خواهدشد ولی دیگر نه به این زودی تو تقریبا دو ماه زودتر پیش ما آمدی و برای همیشه برای ابد در کلبه روح ما جای گرفتهای. تو در خون ما جاری شدی. سعید عزیزم! نمیدانم که تو باز هم خواهی آمد پیش من. کم مانده بود که راستی راستی، باور کنم که تو از پیش ما برای همیشه رفتهای ولی میدانستم که بیوفایی در تو وجود ندارد. می دانم که با تمام رنجش که از من داشتی باز هم هر شب و روز با هم خواهیم بود.
«عروس عشق است»
سعید عزیز! اینجا در غیابت برایت عروسی گرفتهام. میدانی عروس کیست؟ باری تو داماد هستی و عشق عروس است و تو با عشق پیوند ابدی یافتی. اینجا سینهها مالامال از عشق به تو و صداقت تو است.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری