گذری بر کلام طیبه فرمانده شهید «رضا بنادکوکی»
نوید
شاهد البرز؛ شهید رضا بنادكوكي در یکم اسفند1340 ،
در شهرستان
كرج
به
دنيا
آمد. پدرش
عليمحمد
و
مادرش ماهسلطان
نام
داشت. تا
دوم
ابتدايي
درس خواند.كارگر
بود. سال
1361، ازدواج
كرد
و
صاحب یک
پسر
و یک
دختر
شد. بهعنوان
بسيجي
در
جبهه حضور
يافت. سوم
مرداد1367 ، در
جاده
خرمشهر - آبادان
با
اصابت
گلوله
به
قلب،
شهيدشد. مزار
وي
در
گلزار
شهداي
چهارصددستگاه
زادگاهش واقع
است.
در وصیتنامه شهید رضا بنادکوکی آمده است:
بسمهتعالى
با درود و سلام به پيشگاه باعظمت رهبر عظيمالشان انقلاب امام خمينى و امت بركاته و درود و سلام بر شهداى گلگون كفن كه با نثار خونشان جمهورى اسلامى نو پا را آبيارى كردند و با سلام و درود بر ملت حزبالله و هميشه در صحنه كه با كمكهاى بيدريغشان اسلام و رزمندگان را يارى مىكنند و با درود بر روحانيون مبارز خط امام و نفرين بر منافقين آمريكايى و حاميان آنها يعنى سرمايهداران خونآشام و جنايتكاران نفرين بر كسانيكه از آنها (سرمايداران) حمايت مىكنند.
اينجانب، رضا بنادكوكى كه خداوند اين توفيق را بهمن عنايت كرد كه با كمال آگاهى بهجبهههاى نبرد حق عليه باطل آمدم اكنون چند سطرى وصيتنامه مىنويسم، باشد كه اگر خداوند گناهانم را بخشيد و لياقت شهادت نصيبم كرد، بدان عمل شود.
« سوره مبارکه التوبة آیه ۱۱۱
إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ
المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في
سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ
وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ
الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ﴿۱۱۱﴾
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ.
اميدوارم خداوند حقير را جزء مومنين و مجاهدين در راهش قرار دهد. در دعاى روز سهشنبه ميخوانيم: خدايا! مرا جزو خوب خودت قرار ده. زيرا خوب تو گروه رستگارانند. خدايا! مرا جزو لشگريان خودت قرار ده. زيرا لشگريان تو پيروزند. خدايا! مرا جزو اوليايت قرار ده زيرا اولياء تو هيچ ترس و اندوهى بهخود راه نمىدهند ( اللهم ارزقنا توفيق الشهادة فى سبيلك ) و اما اى پدر و مادرم چون چندمينبار است كه بهجبهه ميروم. شما خيلى راضى نبوديد اما آنچه مرا وادار كرد بهحرف شما گوش ندهم، فتواى حضرت امام بود كه فرمود: رفتن بهجبهه بر هر كارى مقدم است. مادر و پدرم شايد مقدارى شما حق داشته باشيد ولى من مىبينم كه چگونه رژيم عراق شهرهاى مرزى كشورمان را ويران کرده و مردم را آواره كرده است و اگر كسى اين همه ظلم را ببيند و بىتفاوت باشد نه تنها مسلمان نيست بلكه انسان نيست.
اما
برادرم محمدحسين به شما سفارش مىكنم كه بيش از پيش به مسجد برو و نماز به جماعت
بخوان زيرا بهفرموده امام عزيزمان مسجد سنگر است و بايد سنگرها را پركرد و ملتى
كه از مسجد دورى كند، بدبخت و تباه خواهد شد. همانطوريكه در رژيم گذشته شاهد آن
بوديم و چگونه زير بار ظلم خاندان كثيف پهلوى بهسر مىبرديم و روزى كه با مسجد
ارتباط برقرار كرديم چه عزتى بهدست آورديم و سفارش ديگرم و خواهشم به شما پدر و
مادر و برادر و خواهر و همسر و فرزندانم اين است كه هرگز دست از يارى امام برنداريد
چون كسى كه امام را يارى نكند مانند كسانى است كه در كربلا حسينِ زهرا را تنها
گذاشتند و كسانيكه با او مخالفت كنند مانند كسانىاند كه با امام حسين (ع) مخالفت
كردند.
مواظب باشيد؛ شما جزو كسانى نباشيد كه فرداى قيامت از رسولا... خجالت بكشيد ( در ضمن مقدارى نماز و روزه بدهكارم كه در صورت امكان بهجا بياوريد ) اگر جنازهام به دست شما رسيد، در گلزار شهداى چهارصد دستگاه دفنم كنيد و چون از خانواده مستضعف هستم، نمىخواهم بر جنازهام كسانى نماز بخوانند كه خود حامى سرمايهداران خائن هستند لذا در صورت امكان حجتالاسلام جنتى رضوى برجنازهام نماز بخوانند و راضى نيستم كسانيكه مىدانند برجنازهام نماز بخوانند و اما تو اى شريك زندگيم و همسر گراميم بيشترين سخن را با تو دارم چون احساس مىكردم زمان غفلت نيست و بايد نهايت سعى و كوشش را جهت حفظ اسلام ناب محمدى (ص) بهكار برد.
اميدوارم در نبود من براى بچهها هم پدرى خوب و هم مادرى مهربان باشى و وظيفه عظيمى را كه بردوش توست بهطورى انجام دهى كه خداوند راضى باشد. همه مسايل زندگيم بعد از من به همسرم (زينت شفاطلب) مربوط ميباشد و اموالى كه دارم بايد در جهت تربيت فرزندانم صرف شود تا آنها بتوانند در آينده با افتخار و سربلندى در جامعه زندگى كنند و براى ديگران الگو باشند. .....
اين شعار را در تشييع جنازهام بخوانند: خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
چون بساط ظلم را برچيدن آيين من است
جان فداكردن براه دينِ حق كار من است
راضيم در راه دين از تن جدا گردد سرم
قطعه قطعه گردم اما زنده باشد رهبرم
والسلام مورخ سیام تیر ماه 1367، رضا زارع بنادكوكىمنبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری