در سالروز شهادت «شهید غلامعباس افشاری»
...مادرش لحظه شماری میکرد. چون منزل ما روبروی راه آهن بود چند بار انتظار کشیدیم که چند لحظه دیگر ایشان از قطار پیاده خواهد شد اما نیامد شب خوابیدیم. نصف شب در خانه مان را زدند، خادم مسجد ما را برای سحر بیدار کرد. اما هنوز غلامعباس نیامده بود در طلوع خورشید ...