لباس دامادی من لباس پاسداری از اسلام است

به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «سیدعلی میرمحمدعلی»، بيستم بهمن 1343، در روستای ورديج از توابع شهرستان شهريار چشم به جهان گشود. پدرش سيدعيسی، كشاورزی می‌كرد و مادرش محترم نام داشت. تا پايان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سيزدهم آبان 1362، در پنجوين عراق با اصابت تركش گلوله آرپی‌چی‌زن و سوختگی صورت، به شــهادت رسيد. پيكر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاك سپردند. او را سيدمرتضی نيز می‌ناميدند.




آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید «سیدعلی میرمحمدعلی» است.

بسم الله الرحمن الرحیم

یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تَکونوا کَالَّذین کَفَرُوا وَ قالُوا لا خَوانِهِم اِذا ضَرَبُوا فی الاَرضِ اَوکانو اُغّزی لُّو کانُوا عِندَنا ماتُوا وَ ما قُتِلوا لِیَجعَل اللهُ ذالِکَ حَسرَت فی قُلوبِهِم وَاللهُ یُحی وَ یُمیت وَ اللهُ بِما تَعمَلون بَصیر.‌
ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید شما مانند آنان که راه کفر و نفاق را پیمودن نباشید که گفتند اگر برادران و خویشان ما به سفر نرفته و یا به جنگ حاضر نمی‌شدند به چنگ مرگ نمی‌افتادند این آرزوی باطل را خدا حسرت دل‌های آنان خواهد کرد و خداست که حیات بخشد و بمیراند و به هر چه کنید آگاه است. سوره آل عمران آیه ۱۵۶

با درود فراوان به امام امت و بت شکن زمان امام خمینی(ره) و نایب امام زمان که همه جان‌های ماست فدای اوست و درود فراوان به ملت شهیدپرور ایران که ما جوان‌ها خجالت می‌کشیم. روی ایشان را نگاه کنیم برای این که شرمنده هستیم و با درود فراوان به شهیدان اسلام از انقلاب حسینی تا انقلاب خمینی و با سلام ودرود فراوان به رزمندگان جبهه‌های جنگ حق علیه باطل و با درود و سلام به هم‌شهریان عزیزم روستای وردیج.‌
ای خدا! شاهد باش که آرزوی زیارت کربلا مانده در دل این رزمندگان‌. ای پدر عزیزم! که بسیار زحمت برای من کشیدی ان -شاءالله مرا می‌بخشی و حلال می‌کنی‌.
ای مادر عزیزم! مرا حلال کن که بسیار زحمت برای من کشیدی خیلی من روسیاهم زحمت‌های شما را جبران نکردم.‌ ای پدر و مادر عزیزم! بدانید که ما از آن خداییم و بازگشتمان به سوی اوست پس چه بهتر که این مسیر که مسیر امام حسین (ع) است را طی کنیم تا خداوند از ما راضی باشد اگر باشد قرار آخر بمیرم و نمی‌خواهم که در بستر بمیرم. خدایا کن شهادت را نصیبم که هم، چون اکبر و اصغر بمیرم‌.
ای خواهرانم و برادرانم! از شما می‌خواهم مرا حلال کنید و مرا به علی اکبر امام حسین(ع) بخشیده باشید این را بدانید که روز قیامت مادر و خواهران این شهدا از شما بپرسند که شما چه کار کردید؟ جواب داشته باشید. از شما خواهشی که دارم این است مرا حلال کرده باشید و هیچ ناراحت من نباشید که دامادش نکردیم من به آن آرزویی که داشتم رسیده لباس دامادی من لباس پاسداری از اسلام بود. شما خودتان شاهد بودید که من چقدر به شما می‌گفتم: مرا دعا کنید تا قبول بشوم و لباس پاسداری که لباس دامادی من بود بپوشم و خواهشی که من دارم برادرانم را بفرستید تا سنگر مرا پر کنند.
یک خواهشی از شما دارم این است که به برادران و خواهران روستای وردیج و تمامی بستگان بگویید این حقیر سلام رساند و گفت: مرا حلال کنید و مرا از دعا‌ها فراموش نکنید. از همه شما‌ها خواهش دارم این امام عزیزمان که نایب امام زمان است تنها نگذارید. تنها امید مسلمانان جهان امام است هم چنین حامی امام باشید و قدرت خداوند را فراموش نکنید. آخرت را از یاد نبرید. خود را برای جهاد آماده کنید. در راه خدا و بدانید حیات دنیا هیچ ارزشی ندارد و مهم حیات آخرت است. می‌دانم برای از دست دادن فرزندتان خیلی ناراحت می‌شوید، اما باید متوجه باشید که نباشد در راه اسلام این مشکلات و سختی‌ها را فراموش نکنید. ما باید در راه اسلام از تمام هستی‌مان بگذریم زیرا که همه هستی‌مان از خداست من هم امانتی بودم نزد شما هم این امانت را به صاحبش برگرداندید بر خود واجب دانستم به جبهه بروم و از اسلام دفاع کنم و راه کربلا را باز کنم و همه با هم به کربلا برویم. از تمام برادران و خواهران روستای وردیج خداحافظی می‌کنم. خداحافظ مرا حلال کنید.

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

پیام شهید:‌ ای پدر ومادر عزیزم بدانید که ما از آن خداییم و بازگشت مان به سوی اوست.

شاهد قرآنی: الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ. (نحل/۳۲)
همان کسانى که فرشتگان جانشان را در حالى که پاکند مى‌‏ستانند [و به آنان] مى‏‌گویند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مى‏‌دادید به بهشت درآیید.

انتهای پیام/