سیری در کلام شهید «ماشاالله لطفى‌سیرایى»
شهید «ماشاالله لطفى‌سیرایى» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «همه می‌دانیم که مقام رفیع شهادت آن چنانکه زبانزد همگان یک مطلب ساده نیست، مقام پُر ارج و بالاست.»

به گزارش نوید شاهد البرز، شهید «ماشاالله لطفى‌سیرایى»، ششم بهمن‌ماه 1345، در شهرســتان كرج چشــم به جهان گشود. پدرش حسن، كشــاورزی می‌كرد و مادرش شوكت نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. هفتم آبان 1360، با ســمت بی‌سیم‌چی در بستان با اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وی در روستای سيرا تابعه زادگاهش قرار دارد. برادرش عباس نيز شهيد شده است.

وصیت نامه

متن وصیت‌نامه شهید «ماشالله لطفی‌سیرایی» را در ادامه بخوانید.

بسمه تعالى
* و لاتحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون *
عین وصیّت‌نامه‌ی على اکبر زمان و جانباز اسلام و سرباز مهدى فاطمه شهید با شهامت (ماشاء الله لطفى)
گمان مبرید آنان که درراه حق شهید شدند مرده‌اند بلکه آن‌ها زندگانى هستند نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

به نام او که همه چیزم اوست، به نام اوکه زندگی‌ام در جهت اوست، به نام او که زنده به اویم، به نام او که از اوییم شدنم در جهت اوست، بودنم از اوست رفتن معشوقم اوست، معبودم اوست، مقصودم اوست، مرادم اوست، امیدم اوست. احساس می‌کنم و با قلبم ذرّه ذرّه‌ی وجودم، باتمام سلّول‌هایم احساس می‌کنم امّا بیانش نتوان کرد، اى همه حال به یادت هستم به یادم باش که بى تو هیچ و پوچ خواهم بود.

مقام شهید را کسى می‌تواند درک کند که خود آن طرف، آن راه لااقل برایش روشن شده باشد، تا آنگونه که شایسته‌ی یک شهید است بگوید، ولى خودم نسبت به بینش خودم یک نوع تشبیه جدید و نوینی دارم. به نظرمن شهادت مقدّمه‌ی بی‌نهایت، راهى است براى رسیدن به یک بی‌نهایتِ راه دیگر چرا؟ چون همه می‌دانیم که مقام رفیع شهادت آن چنانکه زبانزد همگان یک مطلب ساده نیست، مقام پُر ارج و بالاست. ارزش و عمق آن را هیچکدام روشن نیست. پدرخوبم! دوستت دارم، مادرم! اشک دور چشمت حلقه زده است مادر نه؟، تو پاکى، خیلى دوستت دارم. از قول من به زن داداش‌ها بگو امیدوارم همیشه حقیقت گرا باشید، اگر چه زیانتان باشد. خواهران محترمم! قلبتان پاک است دوستتان دارم. ازشما می‌خواهم جزء یاران و در رکاب زینب (س) باشید. صغرى، خورشید، کبرى، فاطمه، قاسم، عباس، حسین، صادق، ناصر، حمزه و اکبر، خوشحالم که برادرتان هستم به خود می‌بالم و باداشتن چنین خواهران وبرادرانى، اصغر، یعقوب، على احمد و صادق شمائى که مرا درک مى کردید، ازشما خیلى خوشم می‌آید، زن داداش ها، با تو اى عروس نو رسیده، می‌خواستم زحمات شما را جبران کنم ولى نشد عذر می‌خواهم، امیدوارم که درکنار فرزندانتان زندگى جاودانى داشته باشید. داداش کوچک اکبر تو پیروزى البتّه در زیر سایه اسلام توانا و این امام. اصغر، محمّد، حمید، ابوالقاسم، و تمامى دوستان و آشنایان نصیحت من بشما این است حتّى یک لحظه پشت امام راخالى نکنید و همیشه سعى کنید حتّى یک کار کوچک را فقط براى رضاى خدا انجام دهید. اسلام دین جاودانى است، و دین ابدى وموفّقیّت شما را از درگاه خداى بزرگ خواستارم. اى خانواده‌ی سعادتمند، شما ازتمامى فامیل، دوستان و آشنایان برایم حلالیّت بگیرید. چند خواهش دارم، وصیّتم این است که بعد از شهادتم هیچ کس گریه نکند و قطره‌ی اشک شما تیرى خواهد بود بر قلب من و ثانیا در مجالسى که مى‌گریید سعى کنید مجلس عروسى من را بگیرید. تا عمر دارید به جان این مرد بزرگ و بت شکن تاریخ و به این ابراهیم زمان دعا کنید؛ و هیچ وقت از امام و خدا و رسول اکرم (ص) دست بر ندارید. والسّلام. شهیدان زنده اند الله اکبر. ماشاءالله لطفى سیرایى

پیام شاخص شهید بزرگوار بر اساس متن وصیّت نامه و مطابقت با آیات و روایات

پیام شهید: به عنوان یک وصیت یا نصیحت باید بگویم (وحدت کلمه را حفظ کنید) زیرا بدون وحدت ادامه انقلاب میسر نیست.

شاهد قرآنی: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (آل عمران/۱۰۳)
و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان [یکدیگر]بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏کند، باشد که شما راه یابید.

شاهد حدیثی: ید الله على الجماعة فإذا اشتذ الشاذ منهم اختطفه الشیطان کما یختطف الذئب الشاة الشاذة من الغنم. (کنزالعمال، ج ۱، صص ۲۰۶ و ۲۰۷)
پیامبر اکرم (ص): دست خداوند با مردم متّحد است، پس هر گاه فردی تنهایی گزیند، شیطان او را برباید. چنانکه گرگ، گوسفند جدا مانده از گله را می‌رباید.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده