سیری در کلام شهید «بهرام رضائی»؛
شهید «بهرام رضائی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «امیدوارم برادران و دوستان مِن‌بَعد از من بتوانند با پایدارى مرز و بوم این کشور اسلامى را ازدست دشمنان پلید و کافر پاک گردانند...»

به گزارش نوید شاهد البرز، شهید بهرام رضائی، دوم فروردين 1340 در شــهر اشتهارد تابعه شهرســتان كرج به دنيا آمد. پدرش محمدعلی و مادرش محترم نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. از سوی جهادسازندگی در جبهه حضور يافت. چهاردهم شــهريور 1363، در ســرپل ذهاب توسط نيروهای عراقی با اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وی را در گلزار شــهدای زادگاهش به خاك سپردند. برادرش حميد نيز شهيد شده است.

وصیت

آنچه در ادامه می‌خوانید متن وصیت‌نامه شهید «بهرام رضائی» است.

بسم الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر مهربان!
این وصیت‌نامه من پس از شهادت است قبل از اینکه این سعادت نصیبم شود من شروع کرده‌ام و امیدوارم بتوانم با یک پیروزى کامل یا جزئى براى خدا و اسلام و قرآن جان بى‌ارزشم را به الله آفریننده خود تسلیم نمایم.
امیدوارم بتوانم براى شما یک فرزند نیکو و صالح بوده باشم. از شما مى‌خواهم پس از شهادتم هیچگونه گریه و زارى نکنید بلکه خوشحال باشید زیرا من پیروز شدم و به آرزوى خودم رسیدم و امیدوارم برادران و دوستان مِن‌بَعد از من بتوانند با پایدارى مرز و بوم این کشور اسلامى را ازدست دشمنان پلید و کافر پاک گردانند...
شما را به نماز سفارش مى‌کنم و دورى از گناهان...
مادر جان! در هر موقع به یاد من افتادى و خواستى گریه کنى و یا اینکه بر سر قبر من بیایى آن لحظه به فکر کربلاى حسین (ع) باش که در آن زمان با کافران و ستمگران براى پابرجا ماندن اسلام و آزادى تمام مسلمانان از زیر سلطه یزید جنایتکار و جانى چگونه جان خود و فرزندان عزیزشان را دو دستى تقدیم حق تعالى کرده مادر مگر على‌اکبر، قاسم و سرباز شش ماهه‌اش در عاشورا در کربلاى امام حسین(ع) شهید نشدند مگر حضرت عباس دو دستش را از تن جدا نکردند پس من که از آن بزرگواران بیشتر نیستم بلکه یک بنده گناهکارم.
والسلام
خدا یار و یاورتان باد
سرباز وظیفه بهرام رضایى

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده