شهادت در مبارزه با کوملهها
نوید شاهد البرز؛ شهید سید جلال امامی میبدی در شهر ورامین در سال 1344، دیده به جهان گشود. او در کودکی چهرهای زیبا و معصوم داشت و بههمیندلیل، مادرش نام او را «جلال» نهاد. در زمان کودکی وقتی با همسالانش بازی میکرد، در میان بچهها رفتار بسیار خوبی داشت و همیشه آرام بود و در کودکی علاقه زیادی به دین و خواندن نماز داشت و از پدر و مادر میخواست که برای او داستانهای قرانی تعریف کنند. وی از سن 7 سالگی نماز خواندن را با ایستادن در کنار پدر آغاز کرد و چون پدرش کشاورز بود، در کار کشاورزی هم با آن سن کم بهپدر کمک میکرد و یار و یاور او بود.
ا او هر چه بزرگتر میشد علاقه بیشتری به دین و اسلام نشان می داد و همیشه در مجالس و برنامههای مساجد شرکت میکرد و علاقه خاصی به امام خمینی (ره) داشت و همیشه در تظاهرات ان زمان شرکت میکرد تا وقتی که انقلاب پیروز شد و هنگامی که امام امد بهدیدار او رفت و بهسخنان امام اهمیت زیادی میداد.
وقتی جنگ شروع شد؛ از همان اوایل جنگ شور و شوق جبهه رفتن داشت و در بسیج نامنویسی کرد و فعالیتهای زیادی در بسیج انجام داد حتی گاهی شبانه روزی در بسیج فعالیت میکرد. مدتی بعد در سال 1360، همراه بسیجیان به جبهه اعزام شد و برای اولین بار به کرمانشاه سرپلذهاب اعزام شد و بعد از آن هم چندین بار برای پاکسازی کومله دمکرات بهمنطقه کردستان در شهر بوکان در واحد بیسیم فعالیت داشت و آخرین بار در همان شهر بوکان در درگیری با کومله و دمکرات در هشتم تیرماه 1362، به شهادت رسید. تربت پاکش در امامزاده طاهر کرج نمادی از ایستادگی و مقاومت در راه وطن است.
به نقل از خانواده شهید:
او همیشه در نامههایش از شهادت صحبت می کرد و میگفت: شهادت راه انبیاء است و عاشق شهادت بود. او انسانی مومن و آراسته بود که هیچگاه ما خضوع و فروتنی او را در برابر همسایگان و آشنایان فراموش نمیکنیم.پیام شهید: «راهی که ما ادامه میدهیم، راه انبیاء است. ما انگشت راست یا چپ هیچ کدام از بچههای امام نمیشویم که در همین راه انبیاء شهید شدند.»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری