منجی غریق غرق ایثار برای وطن
نوید شاهد البرز؛دانشجوی شهيد «داود
صلاحيجاهد» که نام پدرش اسماعيل است در نهم اردیبهشت 1345، در فردیس از توابع استان البرز در خانوادهاي مذهبي و
از طبقه متوسط ديده بهجهان گشود و پس از طي دوران كودكي خويش در آغوش گرم و پرمهر و محبت
خانواده در هفتسالگي وارد دبستان شد و پساز طي دوره ابتدایی و راهنمایی و
دبيرستان با موفقيت كامل وارد دانشگاه شد و در رشته فني تأسيسات مشغول به تحصيل شد.
او در سال دوم دانشگاه تحصيل ميکرد که عضو فدراسيون غريق نجات ايران شد. او اوقات فراغت خويش را به ورزشهاي شنا و كوهنوردي ميگذراند و در زمان انقلاب دراكثر راهپيماییها و تظاهرات شركت فعال داشت و پس از پيروزي انقلاب هميشه درصحنه حضور داشت و در نهاد طیبه بسيج عضو بود و در جبهههای حق علیه باطل حماسهها آفريد.
او بسيار مهربان، صبور، خوشاخلاق بود و به والدين خويش بسيار احترام ميگذاشت و هميشه در انجام كارهاي خير و پسنديده به ديگران ياري ميرساند.
با شروع جنگ تحمیلی به فعاليتهايش دامنه و وسعت بيشتري بخشيد و از هيچ كمكي نسبت به جبهههاي نبرد حق عليه باطل و رزمندگان سلحشور دريغ نميكرد. وی در بخش مخابرات جبهه کار میکرد و سرانجام در هفتم تیرماه 67، در پاتك عراق در شاخ شمیران مورد اصابت تركش به سر قرارگرفت و به درجه رفیع شهادت رسید. تربت پاک شهید در بهشت زهرای تهران نمیعادگاه عاشقان و عارفان دلسوخته است.
نقل از مادر شهيد «داوود صلاحیجاهد»:
آخرينباري كه به جبهه ميرفت، ميخواستم او را از زير قرآن و آب رد كنم كه خنديد و قرآن را بوسيد و بهطرف كوچه دويد. به او گفتم: پس چرا اينكار را ميكني، صبركن ميخواهم پشت سرت آب بپاشم. او به خنده و شوخي به من گفت: نميخواهم آب بپاشي من اينبار بروم، شهيد ميشوم. من با ناراحتي گفتم: اين چه حرفي است كه ميزني؟ او برگشت و رويم را بوسيد و گفت: مادر حلالم كن!
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری