پیام شهیدان در کلام طیبه شهید «فخراله جهانشیری»
نوید شاهد البرز؛ شهيد «فخراله جهانشيري» در بهمن ماه 1343، ايام دهه فجر در يك خانواده مذهبي و كشاورز در روستاي «هشترود» كرج ديده به جهان گشود. دوران كودكي در صفا و صميميت خانواده پرورش يافت و با عشق حسين(ع) بزرگ شد و با گرايش مذهبي فرائض ديني را انجام مي داد. وي تحصيلات ابتدايي و دوره راهنمايي خود را تا سال سوم راهنمايي گذراند و هوش سرشار و ذوق و شوق و علاقه وي به تحصيل زبانزد عام و خاص بود ولي متأسفانه به علت مشكلات خانوادگي ترك تحصيل نمود و به كار كشاورزي و دامداري پرداخت. وي همگام با حركت انقلاب اسلامي فعاليت سياسي و فرهنگي خود را انجام مي داد و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اقدام به تأسيس انجمن اسلامي نمود و با اشتياق فراوان مسئوليت تبليغات را انجام مي داد و اقدامات مهمي از قبيل جلسات قرآن، برگزاري مراسم دعا را برقرار كرد چرا كه با دعا بزرگ شده و با آرامش روحي به معراج اله مي رفت. وي مبارزه بياني و تبليغاتي خود را بر عليه منافقين، دمكرات ها و خط انحرافي ادامه مي داد.
در پي شروع جنگ تحميلي وي جهت جهاد با كفار دوره آموزشي را
در پادگان امام حسين(ع) گذراند و سپس به جبهه سومار رفت و در عمليات پيروزمندانه مسلم
بن عقيل شركت داشت و سه ماه بعد از عمليات مجدداً به جبهه رفت و به مقابله با
كفاران پرداخت تا اينكه سرانجام در تاريخ بیست و سوم فروردین 1362، در منطقه
عملياتي «والفجر» با حماسهها و ايثارهايي كه به يادگار گذاشته بود به درجه رفيع
شهادت نائل گرديد. تربت پاکش در امامزاده ابراهیم جاده چالوس نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
وصیت نامه شهید «فخراله جهان شیری» را درادامه می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
با درود بر امام زمان (عج) شریف و نایب بر حقش امام خمینی و سلام بر شهیدان صدر اسلام و سلام بر شهیدان کربلای حسین (ع) و 72 تن از یاران باوفایش و سلام بر کربلای روح خدا فرمانده کل قوا و بهشتی مظلوم و 72 تن از یاران با وفای امام امت و سلام بر شهدای (( جنگ تحمیلی )) اینجانب فخر الله جهانشیری به شماهر شناسنامه 6 و متولد 1344 فرزند جار الله با صحت و سلامت این وصیت نامه را در حضور چند تن از برادران هم سنگران تنظیم می نمایم .
پدر جان و مادر جان نمی دانم با چه زبان گویائی در حقیقت از شما که نهایت و سعی و کوشش خود را در مورد من به عمل آورده اید سپاس گزاری نمایم . خدا را شکر می کنم همچنین پدر و مادری را داشته ام که چنین فرزندی را تربیت نموده تا در راه خدا و اسلام عزیز جان نثار باشد تا باعث سرافرازی خانواده ام گردد.
پدر جان و مادر جان شهادت آرزوی من است ولی یک چیزی مرا رنج می دهد و آن این است که نتوانستم که شاید و باید آن زحمات شما را جبران نمایم چون در حقیقت زحمات شما ناچیز نبوده است.
چون اگر خود نورسا در گفتار می باشند ولی لااقل می دانم که چه رنج ها و مصیبتها را بی خوابیها را تحمل نموده اید یا در احادیث نوشته است: بهشت زیر پای مادران است و مادر جان ترا بحق زهرا و آن بی خوابی هائی را که کشیده اید؛ مرا حلال نمائید. ولی پدر جان تنها خواهش من این است که سفارش نماید به برادرانم بعد از من پشتیبان ولایت فقیه و در راه اسلام قدم بردارند و دیگر سخنم با خواهران دینی ام می باشد که حجاب اسلامی خود را رعایت نمایند که این آرزوی هر شهید و امام زمان است تا خون شهیدان بیهوده هدر نرود و در ضمن از شما می خواهم نماز و روزه قرض مرا به جا آورید و یک پیام به اعضای انجمن اسلامی محل دارم و آن این است که پشتیبان ولایت فقیه باشند و فعالیت خود در راه اسلام بیشتر کنند و نگذراند دشمنان اسلام و انقلاب از این فعالیت آنها خوشحال باشند و یک پیام به مردم محل دارم و آن این است که پشتیبان امام و انقلاب باشند و وحدت خود را حفظ کنند و نگذارند مسجد خالی باشند و مسجد را پر کنند چون بفرموده امام مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید و یک پیام به خواهران دارم و آن این است که زینب وار باشند و حجاب اسلامی را رعایت کنند چون شهیدان پیامشان این است؛ حجاب خواهران ما از خون ما رنگین تر است. ای خدای من و ای خدای پدران و اجداد و معلمان و مربیان من هر لحظه ای بقدر چشم بر همزدن ما را به خود وامگذار که اگر تو مرا بخود واگذاری به سقوط نزدیکتر می شوم .
خدایا! ما را از پیروان حسین (ع) بگردان.
خدایا! پدر و مادر ما را از ما راضی بگردان.
خدایا! مرگ ما را شهادت بگردان.
خدایا! رهبر انقلاب امام خمینی (ره) را تا ظهور حضرت مهدی (عج) او را برای مستضعفان نگهدار .
خدایا! دشمنان اسلام را نابود و سرنگونشان بگردان و عدل داد را در سر تاسر جهان بر پاگردان .
خدایا! پیروان امام عزیز و یاران امام عزیز را حفظ بگردان.
خدایا صبر و بردباری به خانواده شهدا عطا کن.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم
بگذر زمن دیگر عزم سفر دارم
باید فدا سازیم چون کربلا وسیلا
این جان شیرینه از بهر روح الله
گر گشته گردیده ام در جبهه ای مادر!
بهر مکن زاری بهر من مزن بر سر
شیون مکن مادر، در مرگ خونبارم
شهید «فخر الله جهانشیری» ششم مهرماه 1361
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری