شهیدی که خانواده اش را به ادامه دادن راهش توصیه می کرد
![زندگینامه و وصیت نامه زندگینامه و وصیت نامه](/files/fa/news/1397/1/20/218159_623.gif)
نویدشاهد البرز؛
شهید «حسین ایزدبین» در تاریخ بیستم آبان ماه 1346، در خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان کرج دیده به جهان گشود. دوران کودکی را با شادی و نشاط کودکانه پشت سر گذاشت و برای کسب علم و دانش وارد مدرسه شد و در مدرسه نادرشاه سابق شروع به تحصیل کرد. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و وارد دوره راهنمایی در مدرسه ای در شهرک «دولت اباد» گذراند و به کار مشغول شد. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دربسیج ثبت نام کرده و به عضویت دائم بسیج درامد.
وی روزها کار می کرد و شبها به دفاع از آرمانهای مقدس اسلامی می پرداخت. در پی شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به صورت داوطلب ثبت نام کرد و برای آموزش نظامی به مدت یک ماه به پادگان امام حسین(ع) رفته و در انجا مشغول فراگیری اموزش شد تا اینکه دوره فشرده را به پایان رسانید و عازم صحنه های نبرد شد و به مقابله با صدام و صدامیان و استکبار جهانی پرداخت.
تا اینکه سرانجام در تاریخ بیستم فروردین ماه 1366، در عملیات ظفرمند کربلای هشت در منطقه شرق بصره پس از مدتها دلاوری و شجاعت بر اثر اصابت ترکش به ارزوی دیرینه خود رسید و به لقاءاله پیوست و پیکر مطهرش در «امامزاده محمد کرج» به خاک سپرده شد.
نقل قول از والدین شهید: همیشه به خانواده شهدا سرکشی می کرد و اگر کم و کسری داشتند انها را یاری می داد.
شهید«
حسین ایزد بین» وصیت خود را با آیه شریفه سوره آل عمران نورانی نموده است و در اثنای وصیت نامه خود با تاسی از احادیث ائمه معصومین بر رعایت حجاب تاکید می کند که متن کامل را در ادامه مطلب می خوانید:
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» ﴿۱۶۹﴾ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
با سلام بر مهدى موعود منجى عالم بشريت و نايب بر حقش امام خمينى و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام و امت شهيد پرور ايران.
با سلام بر مادر خوبم و پدر گرامى اميدوارم كه حالتان خوب باشد. پدر عزيزم خوشحال باش كه پسرت را براى خدا و براى اسلام وارد ميدان نبرد كرده اى و اگر هم در اين راه شهيد شدم براى من گريه نكنيد چون اين راه، راه سيدالشهداء حسين ابن على است و اگر براى من گريه كنيد روح مرا آزار مى دهيد. خوشحال باشيد كه من با ميل باطنى خود قدم در اين راه گذاشته ام و خوشحالم كه خداوند متعال بر من منت گذاشته كه اين راه را انتخاب كنم.
مادر جان! بسيار تو را و پدر را دوست دارم و اميدوارم مرا ببخشيد كه
نتوانستم در طول زندگانى بيست سالم جبران زحمات شما را بكنم. پدر جان! اگر من شهيد
شدم به زهرا و خواهرانم سلام برسانيد و بگوييد حسين گفته است: شما را بسيار دوست
دارم و حجاب خود را حفظ كنيد و براى من دعا كنيد كه من در آن دنيا سعادتمند شوم. من
به شما توصيه مى كنم حجاب خود را حفظ كنيد. چون از فاطمه ( ع ) اينگونه خطابست ارزنده
ترين زينت زن حفظ حجاب است. اگر من شهيد شدم جسدم را در «امامزاده محمد كرج» دفنكنيد
و شبهاى جمعه بر سر مزارم بياييد و براى من فاتحه اى بخوانيد و به داماد هايمان
سلام برسانيد و بگوييد حسين شما را دوست دارد و به كليه دوستان و آشنايان و
فاميلها سلام برسانيد و از آنها حلاليت بطلبيد، به بابامقده - ننه جون - آقا
غضنفرى - آقا داود - خواهرانم - عمه - عموهايم - دايى هايم و تمام بچه هاى
خواهرانم سلام برسانيد و آن كسانى كه مرا مى شناخته اند و با آنان سلام و عليك
داشتم حلاليت مى طلبم و به حسن و فرشاد بگوييد كه حسين گفته است راه مرا دنبال كنند.
در پايان دعاى هميشگى ما
« خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار»
( دوستدار همه
شما برادر حسين ايزدبين )
منبع:
پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری