ما می رویم تا راه کربلا را برای شما باز کنیم
نوید شاهد البرز:
شهید «سید محمد سادات» فرزند «ابراهیم» در تاریخ پانزدهم آبان ماه1335، در «اشتهارد» کرج دیده به جهان گشود . وی دوران کودکی را در آغوش گرم کانون خانواده سپری کرد تا اینکه به سن هفت سالگی رسید و جهت کسب علم و دانش به مدرسه رفت و تا کلاس دهم در شهر اشتهارد گذراند.
سپس به شهر ورامین رفته و دو سال دانشسرای مقدماتی را در شهر ورامین گذراند و به اشتهارد برگشته و مشغول به شغل مقدس معلمی گشت.
پس از چند سال کار و تلاش و کوشش در سال 1361 ازدواج نمود که ثمره ازدواجش یک فرزند پسر می باشد.
در طول جنگ 6 ماه در اوایل جنگ به علت اینکه منقضی 56 بود در جبهه به سر برد. پس از اتمام این دوره شش ماهه به شهر اشتهارد برگشته و سپس سه بار به صورت داوطلب از طریق بسیج به جبهه رفت که سرانجام در تاریخ سیزدهم آبان ماه 1362، در منطقه «پنجوین» بر اثر متلاشی شدن پیکر به درجه رفیع شهادت نایل گردید و پیکر پاکش در گلزار شهدای اشتهارد به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید«سید محمد سادات»:
در راه خدا آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد.
بعد از درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حامی مستضعفان و نایب بر حق مهدی (ع) و امام خمینی(ره) و سلام بر شهدای صدر اسلام تا شهدای جنگ تحمیلی و سلام بر شما پدر و مادر و همسرم؛
امیدوارم به بزرگی خودتان اینجانب را ببخشید و عفو نمایید، زیرا نتوانستم با شما باشم و شما را تنها گذاشتم. شما که همیشه نمازشب می خواندید؛ امیدوارم بعد از این هم نماز شب را فراموش نکنید و بعد از نماز برای رزمندگان اسلام و امام امت و برای ظهور مهدی (ع) دعا کنید.
اگر می خواهید گریه کنید برای مظلومیت حسین (ع) گریه کنید.ما می رویم تا راه کربلا را برای شما باز کنیم تا مشتاقان آن حضرت و خصوصا شما مادر که عاشق قبر شش گوشه اش هستید به زیارت او بروید و شکر کنید که من منافق نبودم و باید افتخار کنید که در راه خدا و برای اسلام جهاد کردم و کشته شدم و مبادا شما با شهادت یا کشته شدن من ناراحت باشید که خداوند عزوجل می فرماید: من خود سرپرست بازماندگان اویم هرکه ایشان را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هرکس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
پدرم ، مادرم و همسرم من متوجه آن سویی گشتم که خلق کرد آسمان و زمین را به سوی او بر می گردم و من با چشم باز و آزادی این راه را انتخاب کردم.
پدرم – مادرم – برادرانم – خواهرانم و همسرم باز از شما می خواهم اگر از من کار اشتباهی سرزده باشد مرا ببخشید.پدرم حال می خواهم چند نکته در این وصیت نامه بنویسم تا به امید خدا آنها را انجام بدهی.
1- همسرم تو نیز بعد از من راه زینب را ادامه بده و مبادا با کشته شدن من گوشه نشین انتخاب کنی.
2- پدر – مادرم –همسرم امیدوارم بعد از من فرزند سید عباس سادات که تنها یادگارم می باشد خوب نگهداری کنید و با روش صحیح اسلامی او را تربیت نمایید تا بعد از من راه شهدا را ادامه دهد.
3- به امید پیروزی اسلام بر نیروهای کفر جهان شرق و غرب به فرماندهی مهدی علیه السلام خدا را فراموش مکنید و کارهایتان را برای رضای خدا انجام دهید.والسلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری