همسر شهید - صفحه 23

آخرین اخبار:
همسر شهید
شهید ممقانی به روایت همسر شهید

ان شاءالله همسرم روز قیامت شفیعمان باشد

ای همسرم! در طول این مدت من نتوانستم دین خود را به شما ادا کنم. این شاءلله که من را ببخشید و از من بگذرید و از شهادت من ناراحت نشوید، که ما همه امانت خداوند در این دنیا هستیم و سعادت ما این بود که در این راه باشیم.

کلیپ/اهداء لوح تقدیر به همسر شهید سرلشکرایرج رستمی از جانب رهبر انقلاب در دانشگاه افسری ارتش

کلیپ /اهداء لوح تقدیر به همسر شهید سرلشکر((ایرج رستمی)) از جانب رهبر انقلاب در دانشگاه افسری ارتش
شهید حسین املاکی به روایت همسر شهید

بوی انتظار بیست و هفت ساله را به امید برگشت حسین تنفس می کنم

روبه روی عکس حسین آقا نشسته ام و به خواب شب گذشته ام فکر می کنم: حسین آقا لباس دامادی اش را پوشیده بود. همراه با سیدی بزرگوار، در سرزمین وسیع و سرسبزی بود که کوه های مرتفع داشت.
مدافعان حرم

دیدار آقا پس از غروب / شهید مدافع حرم مهدی نوروزی به روایت همسر شهید

تولد یک سالگی محمدهادی نزدیک بود. دوست داشتم تولدش را بگیرم ولی استرس نبود آقا مهدی بی قرارم می کرد. چاره ای نبود، زندگی جریان داشت و من باید بدون آقا مهدی تنها زندگی را می گذراندم.
قاضی میرسعید به روایت همسر

هستی، همیشه، همه جا....

ما پنج نفر هستیم. یک ماه پس از رفتن تو. آمدیم اصفهان برای جمع و جورکردن زندگی از دست رفته، آخرهای سال است. تمام اصفهان پر از برف است.
دلنوشته های همسر شهید حسین علی داوود آبادی

مگر سنگینی آرپیجی، شانه هایت را آزرده نمی کرد؟

از خیلی ها شنیده بودم شوهرشان که از منطقه می آیند، خسته اند. تو چرا هیچ وقت خسته نبودی حسین؟ تا خود صبح هم می نشستم برایت حرف می زدم، پای درددلم می نشستی و هیچ نمی گفتی.
خاطرات همسر شهید خیزاب از شهید مدافع حرم

خاطرات همسر شهید خیزاب از شهید مدافع حرم وتوصیه به حجاب خاص همسر وده دقیقه گریه حضار

«پاسدار شهید مسلم خیزاب» از رزمندگان اصفهانی مدافع حرم حضرت زینب (س) در حین انجام ماموریت مستشاری در کنار نیروهای نظامی سوری و دفاع وطنی سوریه درتاریخ 20مهر 94 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر پاسدار رشید اسلام شهید مسلم خیزاب صبح سه شنبه 27 مهر ماه ساعت 8 صبح از ناحیه بسیج امام صادق (ع) به سمت گلستان شهدا تشییع شد.سمت:فرمانده گردان یازهرا(س) لشگر 14 امام حسین؛نام:مسلم خیزاب؛متولد ده دی 1359 اصفهان؛شهادت بیست مهر 1394؛مصادف با اول محرم سوریه؛محل مزارگلستان شهدا اصفهان
شهید محمد صبوری به روایت همسر شهید

صبوری، همیشه صبور بود و تحمل می کرد

شب قبل، بعد از این که بچه ها را خوابنده بودم، روبه روی عکسش ایستاده بودم و گریه می کردم. می گفتم : «محمد، اصلا من به تو تعهد داده بودم که تو بروی و من این همه مشکلات را تحمل بکنم؟ خب اون موقع توی زندگی هم همین جوری یه سری مسئولیت ها گردن من بود، الان هم همین جور. خسته شدم.
گفت وگوی اختصاصی با همسر یکی از اولین شهدای دفاع مقدس البرزی

لباس خاکی برای دفاع از خاک میهن؛ همه آمدند و فرمانده نیامد

گفت : من لباس خاکی به تن دارم ممکن امروز بروم و دیگر برنگردم وشاید هم ده سال دیگر بروم و هرگز برنگردم من همیشه اماده دفاع از کشور هستم و برای دفاع از خاک میهنم این لباس را به تن کردم...روزها می گذشت و همه همرزمان به دیدار خانواده می آمدند و خبری از فرمانده نبود...

دلنوشته همسرشهید مدافع حرم مصطفی(کمیل) صفری تبار

همسرشهید مصطفی (کمیل) صفری تبار به مناسبت ششمین سالگرد شهادت شهیدش؛ درآن لحظه آخر من برایت دست تکان ندادم بلکه دل تکان خورد

خاطراتی از لسان شهید اصغر قاسمی ،همسر و مادر شهید

شهيد اصغر قاسمي، فرزند حسين در سال 1344 در قريه اسماعيل محمودي در خانوادهاي مذهبي و مستضعف ديده به جهان گشود.به سن 7 سالگي رسيد ولي بر اثر فقر و تنگدستي پدر، نتوانست به مدرسه برود و جهت امرار معاش خود و خانواده خود به همراه پدر و برادرانش در سال 1350 به شهرستان دشتستان هجرت نمودند. تا اينكه به سن 13 سالگي پا نهاد و در اين سال بود كه در يكي از چلوكبابي هاي شهر برازجان،با دستمزد ناچيز،به كار همت گماشت. قاسمي در سن 18 سالگي ازدواج نمود و هم اكنون داراي يك فرزند است.

خاطراتی از زبان همسر،خواهر و همکار شهید هدایت احمدنیا

شهید هدایت احمدنیا شهید «هدایت (غلامعلی ) احمد نیا» در سال 1338 در خانواده ای مذهبی در شهر بوشهر به دنیا آمد.احمدنیا در عملیات های بسیاری شرکت نمود و مسئولیت های بیشماری همچون فرماندهی گروهان و گردان را پذیرفت، در سال 1365 به عنوان فرمانده گردان کمیل در عملیات کربلای 5 حاضر شد و سوم بهمن 1365سرزمین شلمچه را میعادگاه خویش قرارداد.
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد گلستان با همسر شهید مدافع حرم «قاسم غریب»

همیشه به من می گفت؛ همسر شهید بودن یک سعادت است

در محفلی بودیم و من از ایشان خواستم مداحی کند و ایشان هم قبول کردند. این شعر که شهادت تمام آرزومه من است را در آخر خواند و من در آن لحظه اولین بار بود که می دیدم این شوق شهادت دارد و با عشق درباره شهادت سخن می گوید.

همسر شهید دکتر سید رضا پاکنژاد :هنگام شنیدن خبر شهادتش، گریه نکردم، سجده بجا آوردم

نوید شاهد یزد: همسر شهید دکتر سید رضا پاکنژاد گفت:زمانی که رادیو اعلام کرد دکتر پاکنژاد به همراه بردارش در این انفجار شهید شدند اصلا گریه نکردم و توی آن هوای گرم تیرماه از اتاق پریدم بیرون و فوری سجده کردم زیرا دکتر آرزویش شهادت بود و به هدفش رسید
خاطره ای از زینب رشیدزاده؛ همسر شهید

شهید سعید محمودی به روایت همسر شهید

آخرين شب كه در بيمارستان سردشت كشيك بود، بچه هايش را بوسيد و خداحافظي كرد و سر خدمتش رفت اما دوباره بازگشت و به ما نگاهي كرد او اين عمل را تا سه بار تكرار كرد و بار سوم دیگر رفت. او رفت و دیگر برنگشت.
همسر شهید مدافع حرم افشین ذورقی:

حفظ حجاب و عفاف بزرگترین سلاح در برابر حملات ضد فرهنگی دشمنان است

همسر شهید مدافع حرم افشین ذورقی گفت: حفظ حجاب و حیا برای زن مسلمان بهترین و بزرگترین سلاح در برابر حملات ضد فرهنگی دشمنان است امروز ما زنان مسلمان هستیم که با حفظ حجاب و حیا در خط مقدم جهاد با دشمنان اسلام و انقلاب همچون مجاهدان راه خدا جهاد می‎کنیم.
قصه عروسی که تازه دامادش (حسین هریری) مدافع حرم شد و به شهادت رسید

نمی توانستم مانع رفتنش بشوم

قصه عروسی که تازه دامادش (حسین هریری) مدافع حرم شد و به شهادت رسید. زهرا سادات اين گونه مي انديشد و در ميان ناباوري برخي از اطرافيان، رضايتش از ازدواج با جواني كه شور دفاع از حرم عمه شيعيان (زینب کبری) در سر دارد را اعلام مي كند.
گفت و گو با «شهرام کر»؛

جایش در خانه و شهرمان خالی است

«شهرام کر » همسر شهید ه مرجان نازقلیچی است. بانویی که در فاجعه منا (1394) به شهادت رسید و یکی از کسانی بود که در همانجا (مکه) خاکسپاری شد.
اختصاصی نوید شاهد گلستان در اردوی همسران شاهد

امام (ره) فرمود؛ نان آور خانه تان من بعد من هستم/ روایتی خواندنی از همسر شهید

رو به امام کردم وگفتم: آقا اینجا چه می کنید، چطور شد به ما سر زدید؟ امام در حالی که چهره ای نورانی داشتند با آرامش و وقار خاصی روبروم مودب ایستاد وگفتند: آمده ام خبرتان را بگیرم. به ایشان گفتم: پس آقا جان توی دستتان نان دارید؟ فرمودند: این نان و سکه ای که روی آن است برای شماست. از این به بعد نون آور شما و بچه هايتان من هستم آمدم بگم دیگه نگران نباشید.
طراحی و تولید: ایران سامانه