نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - والدین شهدا
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
یدالله میرزا پدر گرانقدر شهید «ایرج میرزا» می‌گوید: «انگار به او الهام شده بود که این بار آخر است که به مرخصی آمده است، بخاطر همین چند بار خداحافظی کرد و سپس رفت. بعد از چند روز خبر شهادتش را برای ما آوردند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صدیقه حیدری‌هایی مادر شهید بی‌نشان «امیر معظمی‌گودرزی» روایت می‌کند: «سیزده سالش بود که تصمیم گرفت به جبهه برود و هنوز پیکر فرزندم به وطن بازنگشته است، چشم انتظاری خیلی سخت است ولی خداراشکر می‌کنم که پسرم در بهترین راه قدم گذاشت.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۸۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«مصیب نجف آهی» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. پدر این شهید والامقام خاطراتی از فرزند شهیدش را در عالم رویا روایت می‌کند: «در حیاط ایستاده بودم و نگاه می‌کردم، ناگهان مصیبت آمد و من را بغل کرد. مرا بوسید و با صدای بلند خندید و گفت به خدا قسم به خواسته‌ام رسیدم. از خواب پریدم و غروب همان روز خبر شهادت پسرم را شنیدیم.»
کد خبر: ۵۳۵۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۴

نازی زارعی مادر شهید «ابراهیم باشی» می‌گوید: «هر وقت که کنار هم می‌نشستیم به من می‌گفت: من باید به جبهه برویم و از خاک کشورمان دفاع کنم. همیشه کلام اول و آخرش دفاع از میهن اسلامی بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۶

حاجیه خانم خوشقدم بوربور، مادر شهیدان والامقام «عباس و محمدرضا بوربور» از شهدای دوران دفاع مقدس روز گذشته دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۳۵۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۶

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهریار از آغاز ساخت خاطرات شفاهی والدین معظم شهدا و جانبازان 70درصد با همکاری معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان‌های استان تهران خبر داد.
کد خبر: ۵۳۵۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«ابراهیم احمدی شفیق» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام خاطراتی از فرزند شهیدش را در عالم رویا روایت می‌کند: «در خواب امام خمینی را دیدم که به همراه ابراهیم به منزل آمده بود. وقتی به ایشان گفتم چه عجب یاد فقیر فقرا کردید به من گفتند آمده‌ام تا به پسرت خانه بدهم. ناگهان یک پرچم را به دست فرمنده‌ای که همراه‌شان بود، داد و از او خواست این را سر در خانه ابراهیم نصب کند. یک هفته بعد خبر شهادت ابراهیم به ما رسید.»
کد خبر: ۵۳۵۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۷

خاطرات شفاهی مادر دو شهید؛
محبوبه رفیعی مادر شهیدان «حسن و مرتضی رفیعی» روایت می‌کند: «رضا همیشه به وقت نماز می‌خواند. هر وقت او را می‌دیدی در حال نمازخواندن بود. در نمازهایش سجده‌های طولانی می‌گذاشت.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهیدان گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹

خاطرات شفاهی پدر دو شهید؛
مصطفی نوراللهی پدر شهیدان «رضا و محسن نوراللهی» می‌گوید: «وقتی به رضا گفتم: تو در کنارمان بمان و جبهه نرو تا برادرت برگردد، گفت: پدر جان نمی‌توانم در خانه بمانم باید راه برادرم را ادامه بدهم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و برادر این شهیدان گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۳۵۳۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۸

به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان، نخستین همایش تجلیل از هنرمندان ایثارگر برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۳۵۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «عنایت الله شیخ سامانی» از شهدای شهرستان سامان در دوران دفاع مقدس است که تیرماه ۱۳۶۶ در فکه به شهادت رسید. مادر شهید نقل می‌کند: «چهارتا پسر داشتم؛ پسر دومم بود که شهید شد. پسر خوب و مهربانی برایم بود.» این فیلم با عنوان «اسناد افتخار» و با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان چهارمحال و بختیاری و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است.
کد خبر: ۵۳۵۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۸

امام‌جمعه شهرستان اهر در عيادت از پدر شهيد خانمحمدزاده:
امام‌جمعه شهرستان اهر در عیادت از پدر شهید خانمحمدزاده گفت: والدين معزز شهدا اسوه‌های صبر و بردباری هستند که وجودشان نعمتی بزرگ برای انقلاب است.
کد خبر: ۵۳۵۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
«نرگس ساوه‌ای» مادر شهید «مصطفی ساوه ای» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در روایت از فرزندش می‌گوید: «هم‌رزمان مصطفی می گویند: «در شرایط جنگی بدی بودیم. بنی صدر به ما اسلحه نمی داد. مصطفی در محاصره دشمن قرار گرفته بود. با سرنیزه تن به تن با آنها می جنگید.» ادامه روایت این مادر شهید را در فیلم دنبال کنید.
کد خبر: ۵۳۵۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۵

گفتگوی تصویری با مادر شهید«فرهاد امجدیان»؛
مادر شهید«فرهاد امجدیان» می گوید: زمانی که تلویزیون صحبت های مادران شهدا را پخش می کرد فرهاد رو به من می کرد و می گفت مادر به نظرت من لیاقت شهادت را دارم! اگر اینطور باشد شما هم لیاقت مادر شهید شدن را داری.
کد خبر: ۵۳۴۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۸

نشست علمی و فنی ثبت و ضبط تاریخ شفاهی جانبازان، والدین و همسران شهدا مسئولین بنیاد شهید اصفهان با صدا و سیما استان دوشنبه 26 اردیبهشت 1401 برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۴۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۷

رئیس بنیادشهید و امور ایثارگران پاکدشت از مشارکت شورای شهر شریف آباد برای حمایت از ساخت و تدوین خاطرات شفاهی والدین شهدا خبرداد.
کد خبر: ۵۳۴۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۳

نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه:
نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه، گفت: حقیقتأ جامعه ایثارگری به ویژه والدین شهدا پشتوانه های محکم نظام و سرمایه های ارزشمند انقلاب هستند و بالاترین خدمتی که امروز می توان انجام داد خدمت خالصانه و صادقانه به عزیزان است.
کد خبر: ۵۳۴۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۲

قسمت دوم؛
«آسمان، آبی تر» مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از «آسمان، آبی تر» با پدر و خواهر طلبه شهید «محمدرضا غیاثی زارچ» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می گوید: «مجروحیت نیز مانع حضور «محمدرضا» در جبهه‌ها نشد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۳۴۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهيد شمس الدين ملایی از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که خردادماه 1367 در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همیشه می گفت: «تا فشنگ دارم خواهم جنگيد هرگز با اسلحه پُر برنخواهم گشت. چون من راه شهادت را از آزادمرد اسلام امام حسين (ع) سيدالشهداء آموخته‌ام.»
کد خبر: ۵۳۴۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۰

گفتگوی تصویری با مادر شهید«قاسم خاکشیری»؛
مادر شهید«قاسم خاکشیری» گفت: به فرزندم گفته بودند باید به قله بازی دراز اعزام شوید، برای دیدن ما به کرمانشاه آمد داخل حیاط به من گفت؛ مادر این بار بروم به نظرت دوباره برمی گردم؟! من هم گفتم همه چیز را به خدا بسپار. بندهای پوتینش را باز نکرده محکم کرد و دوباره به جبهه برگشت.
کد خبر: ۵۳۴۲۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۰