بنیادشهید - صفحه 13

بنیادشهید

برنامه هاى اجرايى بنياد شهيد و امورايثارگران مازندران به مناسبت «روز جانباز»

برنامه هاى اجرايى بنياد شهيد و امورايثارگران استان مازندران به مناسبت روز جانباز در شهرستان هاى اين استان برگزار خواهد شد.
وصیت نامه شهید رضا عرب عامری

چشم اميد رجائى و باهنر به شما است

اى مسئولين بالاى آموزش و پرورش : چشم اميد رجائى و باهنر به شما است خوابتان نبرد وظيفه سنگينى داريد . به داد تربيت معلم برسيد كمتر حرف بزنيد بيشتر عمل كنيد روى انتخاب توجه بيشترى بكنيد .
مصاحبه اختصاصی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید مجید ابراهیمی

موقع شهادتم خوشحال باشید

می گفت، وقتی شهید شدم شما گریه نکنید. خوشحال باشید که ما داریم میریم راه کربلا رو باز کنیم.
خاطراتی از شهید محمدرضا رضایی

الهی رضاً برضائک

همه بچه ها روی زمین دراز کشیدند . شهید محمدرضا رضایی هم روی زمین دراز کشید و من هم در پایین پای او که کمی گودتر بود دراز کشیدم و سرم را روی پای او گذاشتم در آن لحظات دائماً این ذکر را می گفت: الهی رضاً برضائک داشتم به او نگاه می کردم که در یک لحظه یک گلوله به قلب آن شهید اصابت کرد و در دم به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علی اکبر هاتفی

دیدار به قیامت

دوستان رابه ادامه راه شهداء فرا مى خوانم و سفارش مي كنم به اينكه در ترويج اخلاق اسلامى بكوشند از تمام دوستان و آشنايان مى خواهم كه ازگناهان من بگذرند و براى آمرزش شهيدان دعا كنند .امام را هميشه دعا كنيد تاظهور حضرت مهدى (عج). ديدار ما در صحنه قيامت،
مصاحبه اختصاصی با شهید روح الله مومنیان قبل از شروع عملیات

شب عملیات گویای صحنه های کربلاست

در رابطه با روحيه برادران رزمنده كه يك واقعيتي عيني است در جبهه ها، وقتيکه شب عمليات مي خواهد عملياتي شروع بشود برادران وقتي توجيه مي شوند يا از وضع منطقه عملياتي توجيه مي شوند با شور و حال ديگري خيلي خوشحال مي شوند انگار صحنه هاي كربلاست که در شب عاشورا ياران انصار حسين داشتند. در اينجا هم برادران وقتي اسم عمليات را مي شنوند متوجه مي شوند عمليات نزديك است شور و شوق دیگری در آنها بوجود مي آيد و خيلي خوشحالند و از اينكه بدانند انجام وظيفه شان را به نحو احسن انجام دهند.
وصیت نامه شهید عبدالله مجاهد

هميشه در حسرت سوخته ایم

مادر آيا مى توانم محبت ترا همچون آتشى در زير خاكستر نهفته فراموش كنم ؟ آيا مى توانم محبت خود را نسبت به تو كه پس از تقيسمش صورت قدردانى بخود گرفته و يا شعله كشيده زير پا نهم ؟
وصیت نامه شهید محمدحسین نادعلیزاده

دوست داشتم عصای پیری پدر و مادرم باشم

پدر عزيزم درود خدا بر تو باد ولي مي بخشيد كه از شما خداحافظي نكردم و مرا حلال كن، من دوست داشتم كه عصاي پيري تو و مادرم باشم ولي چاره چيست بايد جهاد كرد و خون داد تا انقلاب اسلامي پايدار بماند، قرآن زنده بماند.مادر كوه باش و چون كوه استقامت كن لحظه اي از نام و ياد خدا غافل مباش و در راه دين بكوش و هرچه بكوشي باز هم كم است برادرم اميد از خدا دارم كه مرا حلال كني و ناراحت نباشي و استقامت كن و ما به خاطر قرآن و پيروزي اسلام خون خود را داديم .
در سالروز تولد شهید حاتم قلی زاده منتشر می شود

آلبوم عکس شهید حاتم قلی زاده

نوید شاهد سمنان: حاتم قلی زاده دهم فروردین 1350، در شهرستان میانه به دنیا آمد. پدرش حسنعلی، کارمند شرکت بود و مادرش گلناز نام داشت. تا دوم ابتدایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اردیبهشت 1365، در هفت تپه براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای فردوس‏رضای شهرستان دامغان به خاک سپردند.
وصیت نامه شهید محمد ابوالقاسمی

جبهه محل خودسازی، کمال روح و معنویت است

من واقعاً وقتی که در جبهه ها جوانانی را می بینم که چنان با عشق و علاقه و ایمان به خدا می جنگند، از خود شرمنده می شوم و می گویم چرا هنوز من ساخته نشده ام، ولی واقعاً جبهه ها جای خودسازی و کمال روح و معنویت هر شخص است.
وصیت نامه شهید سید تقی حسینی

با سلاح تقوی خود را مسلح سازید

از سختي هاى راه مهراسيد و روح الله را تنها مگذاريد اين ره هر چند پررنج است ولى لذت ابدى شما را تضمين مى نمايد اين كوچه هر چند پر پيچ و خم است ولى در انتهايش خانه معشوقه ماست. شياطين برآنند كه بندگان خدا را از راه عبوديت خالق بى همتا بيرون برند و نگذارند كه بنى آدم روى سعادت او را بينند پس بكوشيد خود را به سلاح تقوى مسلح سازيد كه شياطين را قدرت نبرد با متقين نيست و خداوند متقين را وعده پيروزى داده است.
مناجات شهید سیدتقی حسینی

چگونه با شهدا روبرو شویم؟

خدایا از یک سو اعمال زشتم مرا از عقبی می ترساند از سوی دیگر فکر این که چه طور در مقابل شهدا می خواهم حاضر شوم .مگر آنها نمی گویند که تو همان نیستی که لاف مسلمانی می زدی خود را در میان ما داخل کرده بودی بر زبان حسین حسین می گفتی به سینه می زدی اما چه شده پس برای چه ؟ .... آری چه دارم که بگویم اگر تو در موقع لغزش ما را نگه نداری پس به کجا تکیه بدهم.
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید سیدتقی حسینی

عروس من جبهه است

دفعه ی آخر گفتم، گفت: عروس من فعلا جبهه هست . انشاالله وقتی پیروز شدیم ازدواج می کنم
گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید رضاعلی اعرابیان

می‌خواهم گمنام باشم

تو مسجد همه رزمنده ها آمده بودند . من به پاهاشون افتاده بودم و میگفتم ، تو رو خدا بگین بچه ام کجاست . گفتند ، اون مجروح شده بود و زودتر از ما اومد مرخصی . بعدا فهمیدیم که تهران بستری شده و با خانه ی خواهر شوهرم که اونجا زندگی می کردند تماس گرفتند و پسرعمه اش رفته پیشش. پسر دختر دایی ام گفت ، نگران نباش من میرم میارمش . ایشون رفت آوردش خونه و وقتی بهتر شد دوباره رفت . از دوازده سالگی تا نوزده سالی می رفت جبهه تا اینکه شهید شد . هربار هم وصیت نامه می نوشت و می گفت ، من مثل امام حسین (ع) می خوام گمنام باشم .
زندگی نامه فرمانده گروهان شهید بشیر باقری

در کودکی مرگ به سراغش آمد

حدود 5 سال از سنش می گذشت که یک روز به داخل حوض حیاط منزل خود افتاده و تا سرحد مرگ پیش می رود لیکن خداوند بزرگ چنین مرگی را شایسته ایشان نمی داند و او را برای پیگیری هدفی بزرگ حفظ می نماید.

آلبوم عکس شهید رضاعلی اعرابیان

به مناسبت سالروز ولادت شهید «رضاعلی اعرابیان»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
در سالروزر تولد شهید محمد اشتری منتشر می شود

آلبوم عکس شهید محمد اشتری

نوید شاهد سمنان: محمد اشتری یکم فروردین 1340، در شهر ایوانکی از توابع شهرستان گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش ابراهیم، دامدار بود و مادرش اقدس نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن 1364، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
دانشگاه ایثار و شهادت

نامه شهید حمیدرضا ملایی به خانواده اش 110 روز قبل از شهادت

من به دانشگاهی پانهادم که مدیر آن حضرت مهدی است. معلم آن حسین و ابوالفضل است و شاگرد اولهای آن قاسم و علی اکبر هستند درس آن ایثار، شهادت، آزادگی و مبارزه با ستم است. دانشگاهی که قبولی آن در درگاه خدا رفتن است. و جایزه آن بهشت است.
زندگی نامه

زندگی نامه شهید ابراهیم کریمی

نوید شاهد سمنان: ابراهیم کریمی هفدهم آذر 1345، در روستای حسین‏ آباد کالپوش از توابع شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش اکبر و مادرش لیلا نام داشت. خواندن و نوشتن نمی ‏دانست. کشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم اسفند 1363، در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، سینه و پا، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
وصیت نامه شهید حاج رمضانعلی ملک برمی

خونبهای ما خداست

امت اسلامي ايران، ملت شهيد پرور از آنجا كه من خود را يك فرد مسلمان دانستم رفتم به جبهه تا اسلام را ياري نمايم و اينك كه من شهيد شده ام تازه زندگي خودم را آغاز نموده ام و اين را بايد بدانيد كه چه معامله اي از اين بهتر كه خون بدهی خونبهايت خدا باشد خون بدهی فشار قبر نداشته باشي و در بهشت باشيد كه درختهاي آن و نهرهاي آب در زير آنها جاري باشد زندگي كني با پيغمبر و امامان همنشين باشي برادران عزيز بياييد به جبهه ها، نداي امام خود را لبيك گفته و جاي خالي برادراني را كه شهيد شده اند پر نماييد.
طراحی و تولید: ایران سامانه