پرچمی که امام حسین (ع) به مادر شهید داد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدنجات‌علي ميعادي، فرزند حسين علي و خانم ربابه ارشادي، در هفتم اسفند ماه 1324 در روستاي مستق ساوه به دنيا آمد. نجاتعلي از همان دوران كودكي پسري كنجكاو و باهوش بود. وي در شش سالگي به همراه خانواده‌اش به ملارد عزيمت كردند. نجات علي تحصيلات خود را تا سوم دبيرستان با موفقيت سپري كرد.
او كه در خانواده‌اي مذهبي و مؤمن پرورش يافته بود، نماز شب مي‌خواند و تلاوت قرآن را بسيار دوست داشت و در مراسم سوگواري و هيأت‌ها شركتي فعال داشت.
او مداحي مي‌كرد و گاهي شعر مي‌گفت و در خطاطي و تشكيل كلاس‌هاي عقيدتي، قرآن و احكام فعاليت مي‌كرد. در سال 1357، سال اوج مبارزات عليه رژيم پهلوي، وي همراه مردم حضوري فعال داشت.
نجات علي ميعادي با زهره رضابي ازدواج كرد كه حاصل ازدواج آنان يك دختر و 2 پسر است. در سال 1365 عضو سپاه كرج شد. با آغاز جنگ به جبهه رفت. پس از دو ماه حضور در جبهه به قائم مقامي سپاه شهريار منصوب گرديد. پس از مدتي دوباره دلش هواي جبهه‌ها را كرد، به كرج برگشت تا شايد بتواند از آنجا به جبهه اعزام شود.
او خيلي مهربان و با محبت بود. به همه توجه و محبت داشت. در مواقع ضروري تا آنجايي كه در توانش بود، به ديگران كمك مي‌كرد، بدون اينكه خودش را به طرف مقابل بشناساند.
زهره رضايي، همسرش، تعريف كرده است: «يكي از اقوام ما به علت بمباران هوايي از ايلام به ملارد آمده بودند. اين خانواده از نظر مالي در مضيقه بودند. با اينكه خودمان هم مشكل مالي داشتيم، همسرم بدون اينكه به كسي بگويد و موضوع را در ميان بگذارد، مبلغي پول تهيه كرد و به دست آنان رساند.»
ميعادي چند بار درخواست اعزام به جبهه را داد، اما هربار توسط برادران سپاهي موافقت نمي‌شد؛ زيرا به او بيشتر در پشت جبهه نياز بود.
اما او بالاخره توانست در بیست و یکم تیر ماه 1361، به جبهه اعزام شود.
نجاتعلي ميعادي در تاريخ هفتم مرداد ماه 1361در پاسگاه زيد با اصابت تير به سرش به شهادت رسيد. پيكر پاك وي پس از تشييع به گلزار شهداي ملارد منتقل و به خاك سپرده شد.
ربابه ارشادي، مادرش، تعريف كرده است: «قبل از اينكه فرزندم به شهادت برسد، در خواب ديدم كه امام حسن(ع) دو پرچم به دست من داد؛ يكي قرمز و ديگري سبز. چند روز بعد نجاتعلي شهيد شد و پسر ديگرم حسن مفقودالاثر شد.»
شهيد نجاتعلي ميعادي در وصاياي خود چنين نوشته است: «... از همه خواهران و برادرانم مي‌خواهم كه هميشه پشتيبان انقلاب خونين اسلامي -كه به رهبري امام بزرگوار مي‌باشد- باشيد و هيچ‌گاه از انقلاب طلبكار نباشيد، زيرا همه ما و شما مديون اين انقلاب و امام هستيم. از شما درخواست مي‌كنم، بچه‌ها را خوب تربيت كنيد و آن‌ها را با اسلام عزيز آشنا و فردي مؤمن و مسلماني راستين بار آوريد.»
انتهای پیام/
