اینجا خدا با ماست...

سلام، پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که حالتان خوب باشد و همه سالم و تندرست باشید. من هم ناراحتی ندارم جز دوری و دیدار شما که امیدوارم آنهم بزودی برطرف گردد. مادر جان! از قول من به داود و خواهر عزیزم سلام برسانید و از روی مریم کوچولو ببوسید . به زن داداش هایم هم سلام برسانید.

مادرجان! خیلی دلم برایت تنگ شده است. اینجا که به ما خیلی خوش می گذرد و در کنار دیگر برادرانمان از اسلام و کشور اسلامی ایران دفاع می کنیم. مادر جان! ما طی یک حمله چریکی به مواضع عراقی ها در سوسنگرد – جلالیه ضربه مهلکی وارد کرده و در یک حمله چریکی نظامی نود تانک عراقی را منهدم کرده و هفتاد نفر از مزدوران بعثی را به هلاکت رسانده و صدو پنجاه نفر را هم زخمی کردیم همراه با آن حمله یک تیر بارچی و دو ضد هوایی و یک چادر کامل مهمات را نیز منهدم کردیم که در رادیو اعلام شد و روزنامه ها نیز نوشتند. در اهواز به ما خیلی احترام می گذارند و هر جا که می رویم از ما استقبال می کنند مقر ما در اهواز است اما برای حمله های چریکی به اطراف اهواز مثل سوسنگرد، جلالیه، دهلویه و حمیدیه و سید سعدون میرویم. این جا برای اقدامات امنیتی ما خود را به جای فدائیان اسلام گروه توحید معرفی کرده ایم چون مردم اینجا در بینشان جاسوس زیاد وجود دارد و عراقیها از فدائیان اسلام بیشتر از هر گروهی وحشت دارند. چون ما به مزدوران بعثی طی حمله های نامنظم و منظم چریکی تلفات مهلک و سهمگینی وارد آورده ایم. در ضمن پسر ایران خانم، داود هم پیش ما است و حالش خیلی خوب است.

این جا خدا خیلی با ماست چون ما که این همه تلفتات به عراقیها وارد آورده ایم فقط یک نفر زخمی داشتیم که آنهم جزئی است. اینجا داریم که کمی پاهایش سوخته است. او هم بچه «گوهر دشت» است. مادر جان! من قبلا" درگمرک به محمود تلفن زدم که خودش آنجا نبود و ضمنا" یک نامه هم به وسیله یکی از دوستانم برای شما فرستادم که نمی دانم بدستتان رسید یا نه؟ آدرس ما این است اهواز، زیباشهر اردوگاه توحید که شماره تلفن هم 20666 است اگر خواستید تلفن کنید. روی همه ی شما را می بوسم ممکن است چند روز دیگر به مرخصی بیایم علی (احمد صدری) .