عذرخواهی شهید از فرزندانش در وصیت نامه
نویدشاهد البرز:
شهید «یداله ابراهیمی» فرزند اکبر در دوم دیماه 1333، در شهر هشتگرد واقع در استان البرز چشم به جهان گشود.وی به شغل نقاشی ماشین و کار در کارخانه آلاتکنیک اشتغال داشت. در دوران دفاع مقدس وی به جبهه اعزام شد و در منطقه غرب در تاریخ شانزدهم مهر ماه 1361، جاویدالاثر می گردد و پیکر پاکش هنوز رجعت پیدا نکرده است.
این شهید عالیقدر در وصیت نامه خود چنین می نگارد:
بسم اله الرحمن الرحیم
اینجانب یداله ابراهیمی اقرار می نمایم که بر وحدانیت خداوند متعال و معتقدم به 124 هزار پیغمبر که اول آنها حضرت آدم و آخر آنها حضرت محمد(ص) و به 14 معصوم ایمان دارم و از آنها هر کاری استمداد می طلبم و سیرت و راه و روش آنها را الگو ساخته و از آنها پیروی می کنم
بعد درود بر پیغمبر اسلام و یاران او درود به شهیدان اسلام و درود و سلام بی پایان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت اله العظمی سید روح اله الموسوی الخمینی مرجع عالیقدر عالم تشیع و درود به شهیدان کربلا و کربلای ایران
ای پدر مهربانم و مادر عزیزم انطوری که برای این فرزندتان زحمت ها کشیده و به اینجا رساندید و الان در این راه سعادتمند گذاشتید؛
از شما یک خواهش کوچکی که دارم این است فرزندان مرا مثل خودم یا از خودم بهتر بزرگ کنید و در این راه سعادتمند بگذارید که خون این همه شهید پایمال نشود.
ای پدر از تو خواهش دارم که مادرم و خواهرانم را و همسرم را پس از شهید شدن من دلداری بدهی و تشویقشان بکنی و نگذاری گریه زاری بکنند و به سر و سینه بزنند که دشمن از این کارها سوءاستفاده می نماید و همین عمل باعث رنجاندن روح من می شود.
پدر جان و مادر جان هر کسی برای تسلیت و تبریک برای شهید شدن بگویید: پیش آنها گریه زاری نکنید و از آنها بخواهید تبریک بگویند و دعا به جان امام بکنند.
ای مادر عزیزم! انطوریکه با همسرم مهربان رفتار می کردی امیدوارم از این به بعد بهتر از این باشد. پدر و مادر همسرم و فرزندانم را اول به خدا و بعد به شما می سپارم
ای خواهر عزیزم؛ زینب می دانم که غم زیادی در دل داری و داغ دو تا جوان «محمد و اباذر» در دل داری اگر خدا یاری کند و نصیب ما کند شهید بشویم، امیدوارم که باری این غم را تحمل نمایی.
وای خواهرم! خدا می داند که چقدر دوستت می داشتم باز هم دوستت دارم.
هر دردی داشتم اول به تو می گفتم و امیدوارم بر جنازه ام گریه و زاری نکنید.
و به خواهرم فاطمه تو دلداری بدهی که اول خدا دوم صبر خواهرم فاطمه خیلی بیشتر از شما است ولی خب از شما کوچکتر است شما دلداری بدهید
وای پدر و مادر عزیزم امیدوارم بچه های من را عین خودم نگهداری می کردم شما هم کمتر از من نباشید.
زهرا و مصطفی فرزندان عزیز من از شما معذرت میخواهم که نتوانستم خودم بزرگتان کنم و انقدر هم ناراحت نباشید چونکه من این راه را شناخته ام و قدم برداشته ام ولی پدرم برای بزرگ کردنتان از من بهتر است.
انکس که تو را شناخت جان را چه کند *** فرزند عیال خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی *** دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری