سالروز ولادت
پدر و مادر عزیزم ! شما مرا به حقیقتی که تا چند روز پیش برایم نامفهوم بود روشن کردید و وظیفه خود را خیلی خوب انجام دادید و رسالتی را که بر دوشتان بود به نحو احسن انجام دادید...
تمجید از پدر و مادر در وصیت شهید اسدالله خوشه گیر

نویدشاهد البرز:

"شهید اسداله خوشه گیر در سال 1348، در زمان ستم شاهی در خانواده ای کشاورز و مذهبی به دنیا آمد دوران کودکی و نوجوانی خود را در همین روستا که متولد شده بود، گذراند.

از همان کودکی خصلتی داشت که زیر بار زور نمی رفت دوران تحصیل از ابتدایی تا راهنمایی و تا موقعی که عازم جبهه های حق علیه باطل شد را در همین روستا و روستای نزدیک محل گذراند.

شهید خوشه گیر از نظر ورزشی همیشه سرآمد دوستان خود بود و چه در فوتبال و چه در ورزشهای رزمی به همین جهت از نظر بدنی انسان قوی و محکمی بود در کمک به دوستان پیشقدم بود و خیلی دلرحم و مهربان بود. همیشه صله رحم را انجام می داد و هر وقت که فرصتی به دست می آورد به خانه اقوام سر می زد و احوال آنها را جویا می شد. روزگار را به خوبی می گذراند و به پدر و مادر خود نیز نهایت احترام را می گذاشت.

در زمان انقلاب با سن کمی که داشت در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد و در طول انقلاب نیز مدام در بسیج و کارهای فرهنگی شرکت می کرد و یکی از فعالان بسیج و مسجد محل بود.

زمانی رسید که احساس کرد باید درجبهه حضور داشته باشد، مسئولین سپاه موافقت نمی کردند که به ناچار تاریخ تولد خود را دستکاری انجام داد و به جبهه اعزام گردید و بعد از چند ماه حضور در جبهه نهایتا در کربلای 5، در محل منطقه عمومی شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.



شهید گرامی اسدالله خوشه گیر در وصیت نامه خود چنین بیان می کند:

پروردگارا ! می دانم که گنهکارم و می دانم که چه اعمال سنگینی بر دوشم است و این اعمال انقدر زیاد است که از شمارش برون رفته و از حد فزونی یافته.

خدایا! با دلی شکسته و غبار آکنده از عشقت بسویت آمده ام و دست گدایی به سویت دراز کرده ام تا شاید از این بنده حقیر و ذلیلت درگذری و او را ببخشی و تو خودت میدانی که توبه کرده ام و میدانم که تو نیز توبه ام را می پذیری.

پدر و مادر عزیزم ! اگر جنازه ام را آوردند در عزایم نگریید و بی تابی نکنید زیرا دشمنانمان شاد می شوند. شما فرزندتان را خوب تربیت کردید و تقدیم این انقلاب کردید شما مرا به حقیقتی که تا چند روز پیش برایم نامفهوم بود روشن کردید و وظیفه خود را خیلی خوب انجام دادید و رسالتی را که بر دوشتان بود به نحو احسن انجام دادید آفرین بر شما پدران و مادران درود بر شما که صبر و استقامتتان دشمن را ناتوان ساخته..

خواهران و برادران خوبم! شما باید افتخار کنید که برادرتان در راه خدا شهید شده، اصلا به خود غم راه ندهید و برایم دعا کنید. دست از این انقلاب و امام بر ندارید و راه مرا ادامه دهید. نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قران خواندن را فراموش نکنید.

از برادران بسیجیم تقاضا دارم که سنگر خویش را خالی نگذارید و نگذارند که دشمن در بینشان نفوذ کند و تفرقه بیافکند. امام و رزمندگان را تنها نگذارند و در دعاهای کمیل و توسل شرکت کنند و راه مرا ادامه دهند.

نکته ای چند با منافقین کوردل : ای کوردلان! چرا چشم حقیقت باز نمی کنید و حقایق را درک نمی کنید تا کی باید در خواب غفلت بسر برید. آیا ندیدید انها که دم از قلدری می زدند اخر کارشان به کجا انجامید؟!

ایا اینها برای شما درس عبرت نیست؟! آیا به عاقبت کار خویش فکر کرده اید؟! چگونه خواهید مرد و چه توشه ای برای آخرت خویش فراهم کرده اید؟! بیایید لحظه ای دست از این جهالت بردارید و از کرده خود پشیمان شوید و توبه کنید که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و بخشنده و مهربان است.

مپندارید که شهیدان راه خدا مردگانند بلکه زنده به حیات ابدی هستند و در نزد پروردگار خویش متنعم خواهند بود.

در پایان از کلیه دوستان و اشنایان تقاضا دارم که مرا حلال کنند تا با خاطری آسوده به سوی پروردگار خویش بروم.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده