شهید غلامرضا ترکیان در سالروز شهادت
نوید شاهد کرج : شهيد غلامرضا تركيان در
سال 1342 چشم
به دنيا گشود ، با شروع انقلاب در اكثر تظاهرات و
راهپيماييها و پخش اعلاميه هاي
حضرت امام و ... آنچه در توان داشت در به ثمر رسيدن پيروزي انقلاب بكار مي برد، پس از پيروزي 22 بهمن در سنگر
مدرسه دبيرستان شهداي انقلاب اسلامي و مسجد و ديگر صحنه هاي انقلاب حضور مداوم
داشت.
غلامرضا تركيان از جمله دلباختگان امام حسين(ع) بود كه چندي پس از شروع جنگ تحميلي پس از اتمام يك دوره آموزشي نظامي فشرده در پايگاه امام حسين (ع)تهران پاي در خطه مظلوم كردستان گذاشت و مدت سه ماه در منطقه پاوه به نبرد با ضد انقلابيون و منافقين مشغول بود. پس از آن روانه كربلاي جنوب شد و در آن منطقه به نبرد با بعثيون متجاوز پرداخت، وي در تشكيل پايگاه بسيج الم الهداي (كرج) نقش بسزايي داشت.
شهيد غلامرضا تركيان در مناطق قصر شيرين سومار و بالاخره در عمليات پيروزمندانه و حماسه آفرين خيبر و بدر حضور فعال داشت .وي به همراه همرزمانشان بود در برابر آتش پر حجم يك ميليون و پانصد هزار گلوله در جزيره مجنون مقاومت كردند و شاهد شهادت بهترين همرزمانش بود تا اينكه گردان آنها به منطقه قلاوزان (مهران) رفت، يكماه در اين منطقه به نبرد با متجاوزين بعثي پرداخت سرانجام در شناسايي بطرف دشمن، در روز نوزدهم آذر 64 همراه دو تن از بهترين همرزمانش شهيد صياد كلانتري و شهيد محمود سخايي براثر انفجار مين به لقاء الله پيوست.
بخش هایی از یاداشت شهید
بعضي مشغول تميز كردن اسلحه هاي خودشان و بعضي مشغول دعاي توسل هستند و من هم از اين فرست پيش آمده را غنيمت دانستم و مشغول نوشتن شدم راستي وقتي كه خبر حمله را بما دادند نمي دانيد كه چقدر خوشحال شده بوديم از سرو كول همديگر بالا مي رفتيم..
مسئول گردان را ديدم كه مجروح شده بود گفت بيا بريم عقب من را موج گرفته بود خيلي به شدت كه ديگر قدمهايم حس حركت نداشت در حدود 30 كيلو متر به عقب رفتيم پياده و بعد با خبر شديم كه مسئول گروهان شهيد شده و از يك گروه 10 نفر زنده مانده بودند و هنوز معلوم نيست و از قرار معلوم دوباره بنا است كه امشب يعني يك شب بعد از عمليات دوباره عمليات كنيم و هنوز معلوم نيست و شايد كه بروم و ديديد روي كاغذ سفيد چيزي نوشته نشود ..
خدايا چه كنم هر وقت جانم در
خطر باشد بيشتر ياد تو هستم تا روزي كه روزهاي عادي را مي گذرانم ، خدایا اگر من بنده
توام خدايا تو خوبم كن و هميشه به يادم بياور خدايا دوست دارم خوب باشم، ولي آخر شب
وقتي تسويه حساب ميكنم باز مي بينم سخت معصيت كارم، خدا اگر تو مرا نبخشي بسيار
گناه كارم و محتاجم خدايا ، دل سنگم ولي دوست ندارم آزار به كسي برسانم ولي باز
ميبينم كه مردم آزاري كرده ام، خدايا در حق خود قانع ام ولي باز از حق خود تجاوز ميكنم سعي دارم خدا با
تو عهدي مي بندم كه ديگر هيچ كاري بدون رضاي تو انجام ندهم ولي همينقدر از تو سپاسگذارم
كه كارهاي نيك فقط بخاطر تو انجام ميدهم ،خدا در جبهه نتوانستم خود را بسازم اي
خدا تو مرا بساز.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری