بمباران هوایی - صفحه 12

بمباران هوایی
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ گذری بر زندگینامه شهیده سودابه رحمان پور

مظلومیت این شهید و خواهران شهیدش سند زنده ای است که همواره از کینه و عداوت استکبار جهانی به اسلام عزیز و ملت های آزاده حکایت می کند...
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ مختصری از زندگینامه پیشمرگ مسلمان کرد شهید محمدصالح رحمانی

ما در اسلام خودمختاری نداریم. شما حقیقت را وارونه به مردم و جوانان منتقل می کنید و به اسم خودمختاری آنها را منحرف می کنید...
خرداد خونین بانه /

قدم مبارک فرزند نورسیده / خاطراتی از شهیده سروه رحمان پور

هیچ دردی را احساس نمی کنم ، انگار شفا پیدا کرده ام! به گونه ای که بعد از آن کارش را از سر گرفت...
زندگینامه

خرداد خونین بانه /گذری بر زندگینامه شهید عمردهقانی

احترام به پدر و مادرش را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود و همواره می کوشید تا رضایت آنها را بدست آورد...
زندگینامه

خرداد خونین بانه / تاملی کوتاه بر زندگینامه شهید عزیز خدری

خیر خواه عموم مردم بود و به همین دلیل مردم درانجام کارهایشان با او مشورت می کردند. در انجام فرائض دینی بسیار کوشا بود...
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ نگاهی کوتاه به زندگی شهیده زلیخا خدری

در 15 خرداد سال 63 در حالی که فرزند خرد سالش دو ماه بیشتر سن نداشت بر اثر حمله هواپیماهائی رژیم بعث عراق در سن 24 سالگی به شهادت رسید
خاطره

خرداد خونین بانه / نگرشی به زندگی وخاطرات شهید عثمان حیدری

غافل از اینکه خنده ی واقعی در انتظارم بود.با این حرکت یاد گرفتم ،قبل از اینکه عیب کار دیگران را ببینم به فکر اصلاح عیب های خود باشم...
زندگینامه

خرداد خونین بانه / تاملی بر زندگینامه شهید سید عبدالله حکیمی

امّا عشق به اسلام و پای بندی به دستورات دین و آموزه های قرآن کریم فضای معنوی خاصی را در میان خانواده ایجاد کرده بود...
خاطره

خرداد خونین بانه / نگرشی بر زندگینامه وخاطرات شهید کلثوم حسین زاده

از روزی که به سن تکلیف شرعی رسید سعی می کرد نمازش قضا نشود.همواره لبخند بر لبانش نقش بسته بود...
خاطره

خرداد خونین بانه/ نگاهی به زندگی وخاطره شهید احمد حسن پور

بچّه های معصوم در کمال مظلومیت پرپر شده بودند. سنگ فرش های پارک به خون آغشته بود.شاخ و برگ درختان تنومند پارک هم بر اثر تیر و ترکش به سوی زمین سرازیر شده بودند...
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ نگاهی به زندگی شهید خالد چوپانی

از همان دوران کودکی مورد توجه اطرافیان قرار گرفت،در کمال ادب و تواضع به بزرگترها احترام می گذاشت...
خاطره

خرداد خونین بانه/ اشتیاق رفتن به مدرسه/ تاملی به زندگی وخاطرات شهیده شیدا بختیاری

برایش کیف ولباس مدرسه خریده بودم.هر وقت ازسرکاربر می گشتم با لباس مدرسه و کیف به دوش، لبخند زنان به استقبالم می آمد و برای رفتن به مدرسه لحظه شماری می کرد...
زندگینامه

خرداد خونین بانه / نگرشی به زندگی دانش آموزان شهیدان کورش وکامران امینی

ولی عکس امام (ره) را لای در گذاشته و خود رفته بودند.عکس را به خانه آورد.عکس را برای خود برداشته بود و آن را خیلی دوست داشت.عکس را قاب گرفته بودم
خاطره

خرداد خونین بانه / نگاهی کوتاه به زندگینامه وخاطرات شهیدمحمود امینی

در بیمارستان با بیمار نیازمندی برخورد کردیم که قادر به پرداخت هزینه بیمارستان نبود.با وجود اینکه آن روز ها خیلی وضع مالی خوبی نداشتیم هزینه بیمارستان را قبول کرد و زمینه ترخیص بیمار را فراهم نمود.
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ نگاهی کوتاه بر زندگینامه روحانی شهید ملا عمر امینی

به جرم طرفداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و دفاع از آرمان های امام خمینی (ره) توسط گروهکهای ضد انقلاب دستگیر و اسیر شد...
خاطره

خرداد خونین بانه / کمک به نیازمندان / نگرشی به زندگی وخاطرات شهید جمال امینی

اکثر اوقات نمازصبح به مسجد می رفت . همیشه مقداری پول باخودش می بردوبه صندوق مسجد محل که ازطریق این صندوق به نیازمندان به صورت وام کمک می کردند،واریزمی کردواین کار را تا روزی که به شهادت رسید ادامه داد.
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ نگاهی به زندگی کودک شهید فاطمه اشعری

دست در دست پدر در نماز جماعت مسجد حضور پیدا می کرد و گاهی که بهانه می گرفت، می گفت، می خواهم مانند پدر نماز بخوانم...
زندگینامه

خرداد خونین بانه/ نگرشی به زندگی دانش آموز شهید عزت اعتماد

همراه پدر و برادرش در مراسم راهپیمایی گرامیداشت 15 خرداد شهدای سال 42در شهر بانه دوشادوش مردم خداجو شرکت نمودند و براثر بمباران هوایی رژیم بعث عراق در خون خود غلطیدند ودر کمال مظلومیت شربت شهادت را نوشیدند.
خاطره

خرداد خونین بانه/ درانجام کار خیر کوشا بود/ درنگی کوتاه بر زندگی وخاطرات شهید صالح اعتماد

وقتی سجاده ها و قرآن رادر دستش دیدم علت را با تعجب از او پرسیدم، در جواب گفت،نیّت کرده بودم که از دست رنج خودم این قرآن و سجاده ها را بخرم و به مسجد محل هدیه نمایم...
خاطره

خرداد خونین بانه/ شرکت در امور خداپسندانه/ تاملی کوتاه بر زندگی وخاطرات شهیده مهاباد احمدی

همیشه صبح زود با وضو برای شرکت در کلاس های قرآن به دارالقرآن می رفت.نزدیکیهای ظهر به خانه می آمد. حیاط خانه را تمیز آب و جارو می کرد ودر گوشه ی حیاط برای کبوتر ها آب و دانه می ریخت...
طراحی و تولید: ایران سامانه