زندگینامه شهید - صفحه 4

آخرین اخبار:
زندگینامه شهید

از حیاط مدرسه تا پل‌سابله؛ پرواز نوجوانی که عاشق شهادت بود

شهید "ابوالفضل اقبالیون"، نوجوانی معتقد و عضو فعال بسیج، با وجود سن کم و مخالفت‌های اولیه برای اعزام، سرانجام راه جبهه را برگزید و بیش از یک سال در خطوط مقدم جنگید. او در نهم آذر ۱۳۶۰، در عملیات طریق‌القدس و در منطقه پل‌سابله بستان به شهادت رسید و پیکر مطهرش در زادگاهش خمین آرام گرفت.

جوان دریادل اراکی که از پایگاه خرمشهر تا بندر ماهشهر مسیر شهادت را پیمود

شهید "غلامرضا نقاشی"، تنها پسر خانواده‌ای مؤمن در اراک، پس از پیوستن به ارتش و خدمت در نیروی دریایی، هم‌زمان با روزهای سخت جنگ تحمیلی راه جبهه‌ها را برگزید. او که تازه زندگی مشترک را آغاز کرده بود، در پنجم آذر ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش در بندر ماهشهر به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای اراک آرام گرفت.
شهید آیت‌الله جمالو؛

تک‌فرزند سخت‌کوش سمقاور که آرزوی دفاع از اسلام او را تا دزفول کشاند

شهید "آیت‌الله جمالو"، تنها فرزند خانواده‌ای مذهبی از روستای سمقاور کمیجان، در حالی که زندگی ساده و زحمت‌کشانه‌ای را در کنار پدر و مادر خود می‌گذراند، با آغاز جنگ تحمیلی عزم دفاع از اسلام کرد و به‌عنوان پاسدار وظیفه راهی جبهه جنوب شد. او سرانجام در چهارم آذر ۱۳۶۵ بر اثر بمباران هوایی در دزفول به شهادت رسید و پیکر مطهرش در کمیجان آرام گرفت.
شهید حمیدرضا شاکری؛

نوجوان ۱۷ ساله‌ای که سه‌بار به جبهه رفت و شلمچه خانه ابدی‌اش شد

شهید "حمیدرضا شاکری"، جوانی مؤمن، پرتلاش و نمونه از اهالی حاجی‌آباد اراک، در حالی که تنها ۱۵ سال داشت برای نخستین بار به جبهه اعزام شد و طی سه مرحله در یگان‌های مختلف حضور یافت. او سرانجام در سوم آذر ۱۳۶۶، هنگام مأموریت شناسایی در کانال پرورش ماهی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید؛ پیکر پاکش با سفارش خود او بدون گریه و در سکوتی پر از افتخار، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
زندگی شهید حسین کلبعلی؛

نخستین شهید طرمزد که شرف و ایمان را با خون خود معنا کرد

شهید "حسین کلبعلی"، فرزند خانواده‌ای کشاورز و متقی در روستای طرمزد اراک، با آغاز جنگ تحمیلی به‌عنوان سرباز لشکر ۷۷ خراسان راهی جبهه شد و تنها چند ماه پس از شروع تجاوز دشمن، در دوم آذر ۱۳۵۹ در سوسنگرد به شهادت رسید. او نوجوانی آرام، اخلاق‌مدار و عاشق اهل‌بیت(ع) بود که اولین پرچم شهادت را در زادگاهش به اهتزاز درآورد.
زندگی‌نامه شهید «موسی آزموده»

شهیدی که به فرمان امام، راهی جبهه شد

شهید «موسی آزموده»، از سال‌های ابتدایی زندگی، روحیه‌ای انقلابی و مردمی داشت و همین مسیر را تا روزهای آغاز جنگ دنبال کرد؛ جوانی که در هجده‌ سالگی کلاس درس را پشت سر گذاشت و راه جبهه را برگزید.

زندگی‌نامه شهید «محمد دست»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگی‌نامه شهید والامقام «محمد دست» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

عکس نوشت | زندگینامه شهید والامقام سیّد محمّد ایران‌نژاد پاریزی

این شهید والا مقام به‌عنوان رزمنده‌ای شجاع و باایمان شناخته می‌شد که در ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ در منطقه اروندرود بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید.
زندگی‌نامه شهید «احمد سنگی‌نژاد»

شهیدی که در جبهه مهران ۲۱ ماه رشادت آفرید

شهید «احمد سنگی‌نژاد»، فرزند روستای خورگو از توابع بندرعباس، با زندگی‌ای کوتاه اما پر ثمر، مسیر خود را از تحصیل در دبیرستان شهید چمران تا جبهه‌های مهران و سومار پیمود و با رشادتی کم‌ نظیر در راه خدا به شهادت رسید؛ او که خود را فراتر از محدودیت‌های زندگی می‌دید، با جانفشانی خویش گوهری جاودانه از ایمان و اخلاص آفرید.
زندگی‌نامه شهید «علی ذاکری گهکانی»

روایت پاسداری که قلم و اسلحه را در یک مسیر به خدمت گرفت

شهید «علی ذاکری گهکانی»، پاسدار خستگی‌ناپذیر و از نخستین یاران سپاه بندرعباس، از روزهای جوانی تا لحظه شهادت، عمر خویش را بی‌وقفه در خدمت انقلاب گذراند؛ مردی بی‌ریا، پرتلاش و مخلص که سرانجام در عملیات طریق‌القدس، در عمق میدان نبرد، با رشادتی کم‌نظیر به شهادت رسید و تا همیشه بر بلندای حماسه باقی ماند.

معرفی کتاب| ماه شیرین

کتاب «ماه شیرین» به قلم «زینب حسن‌زاده» و «پروین دری» نوشته شده است که برگرفته از زندگی شهید «فاطمه نیک» می‌باشد.

عکس نوشت | زندگینامه شهید والامقام «مختار تاجیک»

شهیدمختار تاجیک در دوران دفاع مقدس به جبهه اعزام شد و در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ در منطقۀ سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
زندگی‌نامه شهید «مراد سالاری»

شهیدی از دل محرومیت؛ شجاعتی که ماندگار شد

شهید مراد سالاری، با زندگی در سختی و محرومیت رشد کرد و با صبر، اخلاص و فروتنی خود نمونه‌ای از شجاعت و ایثار شد. او که در راه دفاع از وطن و ارزش‌های مقدس اسلام جان خود را فدا کرد، در جبهه شهر عنبر به شهادت رسید و هنوز پیکر مطهرش مفقودالاثر می‌باشد.
زندگی‌نامه شهید «ساعد مهران‌پور»

لبیک به ندای رهبر انقلاب؛ راه یک رزمنده تا شهادت

شهید «ساعد مهرانپور»، جوانی مؤمن و فداکار از روستای محمدآباد، پس از تحمل سختی‌های زندگی و حضور مداوم در جبهه‌های نبرد، با قلبی سرشار از عشق به وطن و اسلام، در بیست‌ودوم تیرماه ۱۳۶۷ در منطقه فکه به شهادت رسید و نام او به یادگار در تاریخ مقاومت این دیار باقی ماند.
زندگی‌نامه شهید «سالم زارعی»

شهیدی از دیار ایمان و شجاعت

شهید سالم زاعی در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود و از کودکی با نماز و عبادت انس داشت. او پس از سپری کردن دوران تحصیل و اشتغال به کشاورزی، راهی خدمت سربازی شد و سپس با شجاعت به جبهه‌های نبرد رفت و در تاریخ یکم آذر ماه ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت رسید.
زندگی‌نامه شهید «غلام معمارزاده»

روایت شهیدی که شهادت را پیش از رفتن دیده بود

شهید «غلام معمارزاده»، نوجوانی برخاسته از خانواده‌ای مؤمن در بخش فین، مسیر زندگی خود را با عشق به قرآن و انقلاب رقم زد. او که از همان سال‌های نخست انقلاب حضوری فعال در تظاهرات و فعالیت‌های بسیج داشت، در نهایت راه ایمان و تعهدش او را به جبهه‌های جنوب رساند؛ جایی که در دهم اردیبهشت ۱۳۶۲ به آرزوی دیرینه خود رسید و به شهادت نائل شد.
زندگی‌نامه شهید «غلام ترکی‌زاده»

شهیدی که شیرینی زندگی را در دفاع مقدس یافت

سرباز شهید غلام ترکی‌زاده، متولد اول مهر ماه ۱۳۴۳ در خانواده‌ای کشاورز و زحمت‌کش در روستای جغین رودان، زندگی پرمشقتی را پشت سر گذاشت و با وجود سختی‌ها، در جوانی ازدواج کرد و سپس به خدمت سربازی اعزام شد. او که در طول ۱۹ ماه خدمت در جبهه‌های خوزستان و منطقه میمک، بارها مجروح شد، با ایمان راسخ، اخلاق نیکو و علاقه به مسائل دینی، سرانجام در ۲۶ آبان ۱۳۶۴ شربت شهادت را نوشید.
شهید حمزه کمانی؛

فرمانده دلاور از گردان روح‌الله که وصیت برادرش را در کانی‌مانگا به پایان رساند

شهید "حمزه کمانی"، دلاور روستای لکان و فرمانده دسته گردان روح‌الله از لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب(ع)، که پس از شهادت برادرش حجت‌الله راه جهاد را ادامه داده بود، سرانجام در عملیات والفجر ۴ و در ارتفاعات کانی‌مانگا به شهادت رسید. او در وصیت‌نامه‌اش با اشاره به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان، مردم را به همراهی کاروان مقاومت و برادران را به ادامه مسیر شهدا فراخوانده بود.

از معدن لَکان تا نهر عَنبر؛ روایت مردی که پنجاه سالگی‌اش مانع جهاد نشد

شهید "غلامرضا فروتن"، جهادگر ۵۰ ساله خمینی، که از کودکی یتیمی و رنج را تجربه کرده و عمرش را میان خاک مزرعه، کار سخت معدن و عشق به انقلاب گذرانده بود، با آغاز جنگ تحمیلی آرام و قرار نداشت. با وجود سن بالا و مسئولیت سنگین خانواده، به ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع) لبیک گفت و همچون حبیب‌بن‌مظاهر راهی جبهه‌های نبرد شد. او که شب‌ها را بی‌وقفه خاکریز می‌زد و روزها در گرمای جنوب بدون هیچ توقعی خدمت می‌کرد، سرانجام در ۱۹ آبان ۱۳۶۱ هنگام احداث خندق در منطقه نهرعنبر – موسیان، مظلومانه و تنها بر بالای بلدوزر به شهادت رسید؛ مردی که حتی پتو و آسایش خود را به دیگران می‌بخشید و نامش به‌حق «فروتن» بود.
شهید ابوالفضل چگینی؛

«معامله با خدا»؛ روایت نوجوانی که لبیک‌گوی هل‌من‌ناصرِ عاشورا شد

وصیت‌نامه شهید "ابوالفضل چگینی"، نوجوان بسیجی عملیات والفجر ۴، آکنده از آیات قرآن، هشدار به اهل دنیا و دعوت به پیوستن به صف مؤمنان است؛ او در نوشته‌هایش، مجاهدت در راه اسلام را «معامله‌ای بزرگ با خدا» می‌خواند و جوانان را به لبیک‌گویی نداى «هل‌من‌ناصر ینصرنی» فرزند حسین(ع) فرا می‌خواند. این بسیجی ۱۶ ساله با دل‌بریدن از مال و دنیا، شهادت را راه رسیدن به محبوب می‌دانست و از همه می‌خواست رهبری فرزند رسول‌الله را تنها نگذارند.
طراحی و تولید: ایران سامانه