پدر شهید - صفحه 9

navideshahed.com

برچسب ها - پدر شهید
خاطره‌‌ای از شهید «سید فخرالدین قتالی»
پدر شهید تعریف می‌کند: «داخل فرودگاه دبی برای دیدن خانواده‌ام لحظه شماری می‌کردم، به خصوص برای دیدن فخرالدین عزیزم، چون خیلی کوچک بود و نیاز به مراقبت بیشتری داشت و خودم دبی بودم و کنارشان حضور نداشتم...»
کد خبر: ۵۷۱۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «سید فخرالدین قتالی»
پدر شهید تعریف می‌کند: «داخل فرودگاه دبی برای دیدن خانواده‌ام لحظه شماری می‌کردم، به خصوص برای دیدن فخرالدین عزیزم، چون خیلی کوچک بود و نیاز به مراقبت بیشتری داشت و خودم دبی بودم و کنارشان حضور نداشتم...»
کد خبر: ۵۷۱۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «سید محمد قتالی»
پدر شهید تعریف می‌کند: با توجه به اینکه ما خانواده‌ای مذهبی بودیم، محمد را از 6 سالگی به مسجد می‌بردم. خیلی دوست داشت مثل خودم پیش‌نماز شود و همیشه می‌گفت: «وقتی بزرگ شدم دوست دارم پیش‌نماز شوم...»
کد خبر: ۵۷۱۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «سید محمد قتالی»
پدر شهید تعریف می‌کند: با توجه به اینکه ما خانواده‌ای مذهبی بودیم، محمد را از 6 سالگی به مسجد می‌بردم. خیلی دوست داشت مثل خودم پیش‌نماز شود و همیشه می‌گفت: «وقتی بزرگ شدم دوست دارم پیش‌نماز شوم...»
کد خبر: ۵۷۱۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
برادر شهید تعریف می‌کند: برادرم عبدالله لابه‌لای کتاب‌ها می‌گشت و هر چه عکس شاه و یا تاج و... بود را پاره می‌کرد و به من می‌داد و می‌گفت: «ببر بیرون یا پاره کن یا بسوزان.» از همان روز با انقلاب و مبارزه آشنا شدم، حس می‌کردم روحیه انقلابی پیدا کرده‌ام.
کد خبر: ۵۷۰۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷

خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
برادر شهید تعریف می‌کند: برادرم عبدالله لابه‌لای کتاب‌ها می‌گشت و هر چه عکس شاه و یا تاج و... بود را پاره می‌کرد و به من می‌داد و می‌گفت: «ببر بیرون یا پاره کن یا بسوزان.» از همان روز با انقلاب و مبارزه آشنا شدم، حس می‌کردم روحیه انقلابی پیدا کرده‌ام.
کد خبر: ۵۷۰۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷

پدر شهید «رضا دانش‌کهن» در گفت‌وگو با نوید شاهد:
پدر شهید «رضا دانش‌کهن» در روایت از پسرش بیان می‌کند:«رضا پسر باغیرتی بود. در کار‌های منزل کمک می‌کرد. نفت جیره‌بندی بود و زمستان سرد؛ رضا با اینکه سن کمی داشت برای کندن هیزم با باغ می‌رفت و چوب هارا می‌آورد و در کنار بخاری قرار می‌داد.»
کد خبر: ۵۷۰۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

پدر شهید «رضا دانش‌کهن» در گفت‌وگو با نوید شاهد:
پدر شهید «رضا دانش‌کهن» در روایت از پسرش بیان می‌کند:«رضا پسر باغیرتی بود. در کار‌های منزل کمک می‌کرد. نفت جیره‌بندی بود و زمستان سرد؛ رضا با اینکه سن کمی داشت برای کندن هیزم با باغ می‌رفت و چوب هارا می‌آورد و در کنار بخاری قرار می‌داد.»
کد خبر: ۵۷۰۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

خاطره‌‌ای از شهید «بابک خورگویی»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت «بابا برای من اینجا عروسی گرفتن، شما خبر نداری. ما اینجا زندگی خودمان را داریم و ...»
کد خبر: ۵۷۰۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

خاطره‌‌ای از شهید «بابک خورگویی»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت «بابا برای من اینجا عروسی گرفتن، شما خبر نداری. ما اینجا زندگی خودمان را داریم و ...»
کد خبر: ۵۷۰۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

«سیف‌الله گورانی» پدر شهید والامقام «عبدالله گورانی» پس از سال‌ها صبر و استقامت و تحمل دوری و رنج فراق به علت کهولت سن دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۶۹۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

«سیف‌الله گورانی» پدر شهید والامقام «عبدالله گورانی» پس از سال‌ها صبر و استقامت و تحمل دوری و رنج فراق به علت کهولت سن دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۶۹۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

خاطره‌‌ای از شهید «علی صفت‌زاده»
پدر شهید تعریف می‌کند: «همیشه جوابم را با مهربانی می‌داد. اگر او را برای کاری می‌فرستادم آن کار را با دقت تمام انجام می‌داد. ما هم همین قدر که او ما را دوست داشت و گرامی می‌داشت، دوستش داشتیم...»
کد خبر: ۵۶۹۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

خاطره‌‌ای از شهید «علی صفت‌زاده»
پدر شهید تعریف می‌کند: «همیشه جوابم را با مهربانی می‌داد. اگر او را برای کاری می‌فرستادم آن کار را با دقت تمام انجام می‌داد. ما هم همین قدر که او ما را دوست داشت و گرامی می‌داشت، دوستش داشتیم...»
کد خبر: ۵۶۹۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

خاطره‌‌ای از شهید «جمعه بذرافشان خیرآباد»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید می‌گفت: «اگر حالم کمی خوب شود دوباره به جبهه می‌روم و برای دفاع از میهنم تلاش می‌کنم و تا آخرین قطره خونم برای کوتاه کردن دست دشمنان از کشور عزیزم می‌جنگم.»
کد خبر: ۵۶۹۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

خاطره‌‌ای از شهید «جمعه بذرافشان خیرآباد»
پدر شهید تعریف می‌کند: شهید می‌گفت: «اگر حالم کمی خوب شود دوباره به جبهه می‌روم و برای دفاع از میهنم تلاش می‌کنم و تا آخرین قطره خونم برای کوتاه کردن دست دشمنان از کشور عزیزم می‌جنگم.»
کد خبر: ۵۶۹۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۹

«یدالله حیدری» پدر شهید «فتح الله (ولی الله) حیدری» به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۶۹۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۷

«یدالله حیدری» پدر شهید «فتح الله (ولی الله) حیدری» به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۶۹۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۷

خاطره‌‌ای از شهید «حسن سالاری‌نژاد»
پدر شهید تعریف می‌کند: "هر وقت می‌خواستم به بندرعباس بروم او هم همراهم می‌آمد، به شهید گفتم: «چرا همراهم به بندرعباس میای؟» او گفت: «می‌آیم تا در راه دین شهید شوم»..."
کد خبر: ۵۶۹۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۶

خاطره‌‌ای از شهید «حسن سالاری‌نژاد»
پدر شهید تعریف می‌کند: "هر وقت می‌خواستم به بندرعباس بروم او هم همراهم می‌آمد، به شهید گفتم: «چرا همراهم به بندرعباس میای؟» او گفت: «می‌آیم تا در راه دین شهید شوم»..."
کد خبر: ۵۶۹۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۶