شهید «علی عاشوری» جوانی مؤمن و ساده زیست بود که در دل روستایی کوچک از هشتبندی، پرورش یافت؛ با دستانی پینهبسته از کار و دلی سرشار از عشق به اهلبیت(ع). از پالایشگاه تهران تا میدانهای آتش در فکه، تنها یک مسیر را شناخت؛ بندگی، غیرت و شهادت.
مادر شهید تعریف میکند: یک روز به شهید گفتم؛ مادرجان، صبر کن حالت بهتر شود، بعد برو. اما جهانگیر با همان آرامش همیشگیاش گفت؛ مادرجان، اگر ما نرویم، پس چه کسی باید از این کشور دفاع کند؟ اگر هر جوانی فکر کند دیگری میرود، آنوقت دیگر کسی در جبهه نمیماند.
در راستای برنامه طرح سپاس، دیدار و تجلیل از همسر شهید معظم «مجتبی امیری دوماری» با حضور حجت الاسلام والمسلمین عبدالحمید رئیسی نماینده ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه، سردار میرشکاری نسب فرمانده ناو تیپ رزمی ۱۱۲ ذوالفقار قشم ،حجت الاسلام امید درویشی نماینده ولی فقیه ناو تیپ رزمی ۱۱۲ ذوالفقار این شهرستان و ابوالفضل تقیزاده قشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قشم صورت گرفت.
در راستای برنامه طرح سپاس، دیدار و تجلیل از والدین شهید معظم «ناصر هوشیار» با حضور دکتر محمد حیدری نارمندی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم و ابوالفضل تقیزاده قشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قشم به اتفاق معاونین دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفت.
جانباز «علی مرادی شهدادی» از فعالیتهایش در جبهه چنین روایت میکند: در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۴ برای اعزام به جبهه نامنویسی کردم. دفعه دوم، همزمان با عملیات والفجر ۸ به منطقه اعزام شدم. وظیفه من در جبهه کار با ماشینآلات سنگین مثل لودر بود؛ راهسازی میکردیم و سنگر میساختیم.
شهید «رمضان سالاری» در وصیتنامهاش مینویسد: شما مسئولیت پیام ما را دارید. شما مسئول هستید که پیام این شهدا را به جامعه برسانید. شما زبان گویای اسلام هستید. بنابراین وظیفه و رسالت شما سنگینتر از ماست.
برادر شهید تعریف میکند: برادر شهیدم همیشه پشتوانه درسی ما بود و در درسهایی که ضعیف بودیم، با عشق و علاقه به ما کمک میکرد. برادرم همیشه در کنار ما بود و به زندگیمان کمک میکرد.
پدر شهید تعریف میکند: روزی پسرم غلام به من گفت؛ میخواهم به جبهه بروم. در پاسخ به او گفتم؛ پسرجان، بشین درست رو بخون. اما او در جواب گفت؛ اونجا هم درسهای زیادی هست. با همین جمله منو قانع کرد تا اجازه رفتنش را بدهم.
شهید «غلام جعفرزاده» در وصیتنامهاش مینویسد: ای پدر و مادرم و ای خویشان من و ای ملت ایران این را بدانید که اگر ما کشته شدیم دست از یاری امام برندارید، اگر امام را رها کردید مثل مردم کوفه میشوید که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند.
همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت سپهبد شهید «صیاد شیرازی» امیر سرتیپ دوم دادستانی همرزم شهید صیاد، در منطقه دوم ولایت از رشادت های شهید والامقام روایت کرد.
مراسم گرامیداشت بیست و ششمین شهادت شهید «صیاد شیرازی»، با حضور فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران مستقر در استان هرمزگان در منطقه یکم دریایی امامت بندرعباس برگزار شد.
برادر شهید تعریف میکند: برادرم به پدرم گفت؛ اگر شما رضایتنامه را امضا نکنید، خودم امضا میکنم و به جبهه میروم؛ چون خون من از دوستان و همکلاسیهایم رنگینتر نیست. من هم وظیفه دارم در جبهه حضور پیدا کنم و از وطنم دفاع کنم.
شهید اسماعیل احمدی متولد ۱۳۴۰ در آبادان بود و دوران کودکیاش را در روستای دشتی گذراند. پس از سالها کار و تلاش، به خدمت سربازی رفت و در جبهه مجروح شد. او سهبار به جبهه بازگشت و سرانجام در عملیات بدر به شهادت رسید.