نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید
نماز شروع شد، نمازي که بچه ها رابهشتي کرد. حاجي حمد وسوره را مي خواندوبچه ها گريه مي کردند. وقتي که حاجي به سجده رفت ديگر صداي گريه همه بلند بود وسجاده ها تر، ذکر سجده، گريه شده بود.
کد خبر: ۴۰۴۷۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۸

مادر! باید از همین سن نماز بخوانم و روزه بگیرم تا عادت کنم و بعد از سن تکلیف احساس تنبلی نکنم.
کد خبر: ۴۰۴۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۸

رضایت پدر و مادر را مقّدم بر همه چیز می دانست و می گفت: اگر آنها از من راضی باشند، خدا شهادت را روزی ام می کند.
کد خبر: ۴۰۴۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۶

شهید خرداد ماه
شهید آیت الله گل بلاغی فرزند نصرت الله در سال 1339 در زنجان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 26/3/66 در منطقه عملیاتی شلمچه ندای حق را لبیک گفته و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۰۴۵۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۵

شهید اصغر اردستانی
شهید اصغر اردستانی فرزند علی در سال 1347 چشم به جهان گشود. او در تاریخ 31/3/66 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۰۴۵۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۵

ماه مبارک رمضان فرا رسیده بود. به جز عده‌ معدودی که سخت مریض بودند، همه روزه می‌گرفتند. بچه‌ها تمام شب را به دعا و مناجات می‌پرداختند. شب زنده‌داری‌های ماه مبارک، اجر ویژه‌ای هم داشت و آن شانس بیرون رفتن از آسایشگاه بود.
کد خبر: ۴۰۴۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۴

شهید مرتضی احمدی نیا
شهید مرتضی احمدی نیا فرزند علی اکبر در سال 1351 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 2/3/67 در محور حلبچه به مقام والای شهادت رسید.
کد خبر: ۴۰۴۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۴

به همراه تیمسار بابایی در قرارگاه امام حسین (ع) هویزه بودیم، روزی یکی از ناخداهای نیروی دریایی به قرارگاه آمده بود. بابایی با لباس بسیجی و سرتراشیده در کناری سر به زیر انداخته بود و ناخدا او را زیرچشمی نگاه می کرد.
کد خبر: ۴۰۴۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۴

خاطره
خاطره ای از شهید عیوض باقری
کد خبر: ۴۰۴۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۳

خاطره
خاطره ای از شهید کاظم سلیمانی از زبان فرزند شهید
کد خبر: ۴۰۴۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۱

پاسداشت شهدای مدافع حرم (37)
به سراغ یکی دیگر از مدافعان حرم می رویم. سرداری که ارادت عجیبی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه تصویر این شهید را همراه خود داشت.
کد خبر: ۴۰۴۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۳

شهید محمد یزدی علی آبادی
هر دو خندیدیم ، او از سرِ شوق و من از سرِ شکر ; شکرِ حضور مردی که در نبود فیزیکش، باز هم هوای من و فرزندانش را دارد .
کد خبر: ۴۰۴۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۳

نگاهی به خاطرات شهید سرلشکر خلبان علیرضا یاسینی
کمتر از یک ماه به آغاز دهه مبارک فجر نمانده بود. روزی جنان سرهنگ یاسینی از من خواست تا همراهی شان کنم و در پایگاه بوشهر گشتی بزنیم. او همواره در صدد فراهم نمودن امکانات لازم برای آسایش پرسنل و خانواده هایشان بود.
کد خبر: ۴۰۴۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۳

او می گفت: روح عبادت، امر به معروف و نهی از منکر است»
کد خبر: ۴۰۴۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۹

یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
در سال 1353 همراه همسرم (آقای سعیدنیا)، که از پرسنل نیروی هوایی است، در منازل سازمانی پایگاه دزفول زندگی می کردیم. حدود دو سال می شد که عباس از آمریکا برگشته بود و به منظور گذراندن دوره تکمیلی خلبانی هواپیمای «F-5» به پایگاه دزفول منتقل شده بود.
کد خبر: ۴۰۴۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۲

کتاب «کمی بلندتر صدایم کن» روایت زندگی و خاطرات شهید «محمد علی حسن پور اشکذری» معروف به علی نفتی، از شهدای انقلاب یزد که به دست منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل شده است می‌باشد که به قلم «ناهید سلمانی» به رشته تحریر در آمده است .
کد خبر: ۴۰۴۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۲

مروری بر خاطرات شهیدسرلشکر خلبان علیرضا یاسینی
یک هفته از حمله عراق به میهن اسلامیمان می گذشت. در آن یک هفته، ما با انجام چندین ماموریت موفقیت آمیز، آنچه در دوران آموزشی یاد گرفته بودیم، به صورت عملی تجربه می کردیم.
کد خبر: ۴۰۴۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۱

خاطره دل آرام خداوندي
بدون اينكه تاج دامادي بر سر نهد و دل پدر و مادر خود را با آوردن عروس شاد نمايد، بیست و یکم خرداد سال 58 در حالي كه با وسيله ي نقليه ي خويش در جاده ي پبرانشهر - نقده مسافركشي مي نمود توسط ضد انقلاب شهید شد.
کد خبر: ۴۰۴۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۱

ستاره ای از کهکشان شهدا
مرخص اش تمام شده بود و داشت آماده می شد برگردد. گفتم: " کاش به همان اندازه که وقتت را با دیگران سپری می کنی در خانه می ماندی." گفت: " به خانه شهید حسین اسدی برو و ببین همسر این شهید با چهار فرزندش چه کار می کند.
کد خبر: ۴۰۴۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۱

یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
در سال 1341 من و شوهرم هر دو سرایدار مدرسه ای بودیم که عباس آخرین سال دوره ابتدایی را در آن مدرسه می گذراند. چند روزی بود که همسرم از بیماری کمردرد رنج می برد؛ به همین خاطر آنگونه که باید، توانایی انجام کار در مدرسه را نداشت.
کد خبر: ۴۰۴۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۱