توصیه به «صبری زینبی»

نوید شاهد البرز؛ شهید «نادر قنبری» که نام پدرش « قدیر» در سال 1343، در تهران در خانواده ای متدین به دین اسلام و مذهبی دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی را در آغوش گرم کانون خانواده سپری کرد و در سن هفت سالگی جهت کسب علم و دانش به مدرسه رفت و تا کلاس سوم ابتدایی تحصیل نمود و سپس به دلیل عدم وضع مالی مناسب ترک تحصیل نمود و جهت امرار معاش زندگی به حرفه مکانیکی اشتغال داشته تا از این طریق توانسته باشد کمکی به خانواده اش بکند.

با بسیج همکاری می نمود که برای چندین بار از طریق بسیج سپاه به جبهه اعزام گردیده و برای آخرین بار در منطقه عملیاتی غرب کشور، پنجوین با اصابت ترکش خمپاره مجروح گردیده که به بیمارستان طالقانی باختران انتقال یافته که سرانجام در تاریخ دوازدهم اسفند ماه 1362، به درجه رفیع شهادت نایل گردید. تربت پاکش در بهشت زهرا تهران نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

وصیت نامه شهید«نادر قنبری» را در ادامه می خوانید:

بسم الله الرحمن الرحيم

«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل ا... امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»: مپنداريد آنهائى كه در راه خدا شهيد مي شوند مرده اند بلكه آنها زنده هستند و در نزد خداوندشان روزى مى خورند.

باسلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب و به اميد پيروزى رزمندگان اسلام عليه كفر جهانى و با سلام به مادر عزيز و برادرانم وخواهرانم و دوستان و آشنايانم اميدوارم كه حالتان خوب باشد :

اكنون كه اين وصيت نامه دردست شماست من ديگر در كنار شما نيستم، به جائى رفته ام كه به دنبالش بودم و آرزويش را داشتم اميدوارم كه خداوند ازمن قبول كند، ان شاءا... .

مادر عزيزم ، اگر جنازه من را آوردند اگر به جائى لطمه نمى‌زند من را كنار رفقايم كه جاى يك قبر است دفن كنيد، و اگر هم جنازه‌ام را نياوردند هيچ ناراحت نباشيد و صبر داشته باشيد مانند خانواده ديگر شهدا و برايم گريه نكنيد براى امام حسين (ع) و اصحابش گريه كنيد كه در سخت‌ترين شرايط جنگيدند و شهيد شدند و براى حضرت‌زينب و ديگر اصحاب حسين كه تمام كسانشان را از دست دادند و در اين زمان هم خيلى‌ها هستند كه دوتا، سه‌تا يا بيشتر شهيد دادند و صبر كردند شما هم اگر شهيدانتان دوتا، سه ‌تا شد، باز هم صبر كنيد.

مادر عزيزم فرزندان شما از طرف خدا امانت هستند پيش شما و اگر دين خدا در خطر باشد براى نگهدارى دين اسلام از جانتان، مالتان و فرزندانتان بايد در راه دين بگذريد و كارى نكنيد كه خدا اين همه زحمات شما را قبول نكند و اجر شما نزد او كم شود و اگر مفقودالاثر شدم باز هم صبر كنيد و شيون و زارى نكنيد مانند اسيرداده هاى ديگر صبر كنيد اصلا انگار نه انگار كه شما پسرى مثل نادر داشتيد. درآخر هم از مادر عزيزم قدردانى مى نمايم از اينكه زحمت كشيديد و مرا بزرگ كرديد اميدوارم خداوند جبران زحمات شما را بكند (انشاءا... )

مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك

چند روزى قفسى ساخته اند از بدنم

زنده را زنده نخوانند كه مرگ ازپى اوست

بلكه زنده است شهيدى كه حياتش زقفاست

به اميد پيروزى اسلام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری