آزادی امانت من در میان ملت ایران؛ شهید مقابله با ضد انقلاب
"شهید رسول بلگل" در سال 1341 در تهران در خانواده ای مؤمن و مسلمان و بدور از ظواهر مادی و دنیوی دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوران کودکی خویش با تحمل سختیهای فراوان و مشکلات بسیار وارد مدرسه شد و پس از پایان رساندن دورۀ ابتدائی وارد مدرسه شد و تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل خویش ادمه داد و پس از آن به علت مشکلات فراوان مالی و هزینۀ سنگین زندگی دست از تحصیل کشید و به کار کردن به همراه پدر و خویش پرداخت.
با شروع انقلاب او نیز مانند دیگر جوانان غیور این مرز و بوم در اکثر راهپیماییها و تظاهراتهای خیابانی بر علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت مینمود و در پخش اعلامیههای امام و شعار نویسی بر روی دیوارها فعالیتهای چشمگیری داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل بسیج شهید رسول به عضویت بسیج در آمد و به کار نیز مشغول بود و نقاشی ساختمان را عهده دار بود و با شروع جنگ تحمیلی او همواره عاشق بود که در جبهه های جنگ حق بر علیه باطل شرکت کند.
او سرانجام در سن 19 سالگی به خدمت شریف سربازی رفت و پس از دیدن آموزشهای لازم رزمی عازم به جبهه غرب گردید و در آنجا به مقابله با ضد انقلابیون و گروهکهای محارب پرداخت و سرانجام در تاریخ 12 /4 /1362 در جبهه مهاباد مورد اصابت تیر ضد انقلاب از خدا بی خبر قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت که همانا بزرگترین آرزویش بود، رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
دامادی من در جبهه و دامادی من شهادت است.
صدای غرش گلوله توپ و خمپاره عقد مرا خواهند خواند و با پوششی از خون گرم و سرخ خود را برای معشوقم ( الله تعالی جل جلاله ) بزرگ خواهم کرد . در غلغله شادی مسلسل ها و بارش نقل سرب در حجله سنگر عروسی شهادت را به آغوش خواهم کشید و در همهمه تشییع کنندگان و پیکرم که اتومبیل حامل تابوتم گلباران می شود، مشت های گره کرده تان با تکبیر مرا تا منزلگاه بدرقه خواهند کرد، عروس من شهادت است و نام فرزندم آزادیست که از خون من می روید این امانت را به ملت ایران می سپارم، از آن حفاظت کنید.
نباشید از آن کسانیکه " فذالک الذی الیتیم" آیا این همان شخص (بی رحم ) است که از خود یتیم را به قهر می راند ....
سلام بر روح الله ابر مرد تاریخ رهبر سازش ناپذیر قرن، نائب بر حق امام زمان (عج) خمینی بت شکن و سلام آیت اله خامنه ای امید مستضعفان و درود بر رزمندگان شهید پرور و سلام بر مجروحین و جانبازان و سلام بر پدر بزرگوارم که اسطوره مقاومت است.
سلام بر مادر مهربان و دلسوزم که اگر جنازه پسرش را بدستش دهند خود با کمال رضایت و سپاس و تشکر بر قبر می گذراد و در آخر سلام بر دوستان و خویشاوندان که پیرو ولایت فقیه هستند.
در پایان خدایا تو را به حرمت خون شهیدان بویژه سیدالشهدا حسین (علیه السلام )سوگند می دهیم که دشمنان این انقلاب و رهبر عظیم الشان را در هر لباس و هر مقامی و مکانی هستند، نابود بگردان و رزمندگان اسلام را در کلیه جبهه ها از رحمت و نصرت خویش محروم مفرما.
آمین یا رب العالمین
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری