تنها صدایی که ماند
به گزارش نوید شاهد البرز؛ چهارمین فرزند خانواده که در روز عید قربان در بیمارستان کمالی کرج به دنیا آمد، نامش را عین الله گذاشتند. پدر به یمن تولدش قربانی کُشت. از همان دوران کودکی روزهای جمعه در کنار چهار برادر دیگرش همراه پدر به نماز جمعه می رفت. در هیئت های مذهبی و مراسم های دینی شرکت می کرد. قرائت قرآن در خانه
از برنامه های معمول خانواده بود. منطقه اسلام آباد کرج که از مناطق کم برخوردار شهر است، میزبان روزگار کودکی، نوجوانی و جوانی عین الله بود.
دبیرستان را در مدرسه شهید آخوندی واقع در خیابان برغان گذراند. پس از آن برای حضور فعال و همه جانبه در پایگاه بسیج و مسجد، خیلی زود به عضویت سپاه امام حسن مجتبی (ع) استان البرز درآمد. آوازه اخلاص و بی ادعایی اش زبانزدعام و خاص بود.
مسجد پنج تن آل عباء در منطقه اسلام آباد، کانون فرهنگی هنری کوثر (س)، پایگاه بسیج مسجد و هیئت انصارالعباس (ع) به مدد پیگیریهای او رونق پیدا کرد.
سال 1382 ازدواج کرد. سال 1385 صاحب فرزندی شد که خودش می گفت نذر امام رضا (ع) است و به همین علت نامش را امیررضا گذاشت. این دوران همزمان با فعالیت گروه های تکفیری و داعش در منطقه سوریه و عراق بود. عین الله به عنوان مربی نظامی مسئولیت آموزش نیروهای اعزامی را برعهده داشت. همچنین به عنوان یکی از مستشاران زبده نظامی در جریان نبرد با تکفیری ها در چندین مأموریت شرکت کرد.
سال 1394 آخرین مأموریت اعزامی او به سوریه بود ولی برگشت از این مأموریت 6 سال طول کشید چرا که اثری از او یافت نشد. تنها نشاني از او صدایی بود که در بی سیم آمد.». من تیر خوردم، در منطقه قراصی حلب گیر افتادم. او در منطقه تنها بود. اکثر نیروهای سوری و افغانی در آن نبرد شهید شده بودند. پس از این اتفاق اثری از او نبود تا اینکه 6 محرم 1443 پیکرش شناسایی شد و به آغوش خانواده بازگشت. هرچند دیگر امیررضا تنها فرزندش 14 ساله بود و همسرش فرزندی را که در زمان مأموریت عین الله باردار بود به خاطر دلنگرانی ها و شنیدن خبر مفعودالاثر شدن عین الله از دست داده بود، ولی بازگشت این شهید بزرگواردر ماه محرم حسینی، حال و هوای شهر را دگرگون کرد و دیده منتظر مادر، همسر، فرزند و دیگر عزیزانش را شاد و آرام. پیکر مطهّر شهید عین الله مصطفایی درآستان مقدس امامزاده حسن(ع) شهر کرج با حضور حداکثری مردم تشییع و به خاك سپرده شد.
انتهای پیام/