"پرواز بعد از مه"/ مردم برايش خیلی اهميت داشتند
بهگزارش نوید شاهد البرز؛ شهید دانشجو"سیدمصطفي احمدي قهدريجاني" که نام پدرش سيدقاسم است سال 1338 در بردسیر از توابع شهرستان کرمان چشم بهجهان گشود. دانشجوی سال سوم دانشگاه صنعتی اصفهان بود که در دوران دفاع مقدس در آبادان در حالیکه اطلاعات و عملیات بود با اصابت ترکش خمپاره در دهم آذر 1359 به شهادت رسید. تربت پاکش در بهشتزهرا تهران نمادی از ایثار و مقاومت در راه وطن است.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از خاطرات مادر شهید احمدی در خصوص فرزندش است.
«اوايل جنگ بود كه دانشگاه تعطيل شد. دانشجوي مهندسب برق دانشگاه صنعتي اصفهان بود. از دانشگاه برگشت. عضو بسيج و سپاه شد. بعد هم با بسیج به جبهه اعزام شد.
يك ماه از حمله عراق به خرمشهر و آبادان میگذشت. بعد از پنج ماه که به جبهه رفتهبود از او خبری نداشتیم تا اینکه باخبر شدیم که اسیر شده است.
"سیدمصطفی" در آبادان بود که یکشب با 3 تن ازهمرزمانش در آبادان براي شناسايي ميروند. آن شب هوا مهآلود بودهاست. بعد از اينكه هوا صاف ميشود، ديدهبانهاي عراقي آنها را ميبينند و ميزنند. يكي از آنها زخمي ميشود و 3 تا ديگر شهيد ميشوند كه يكي از آنها مصطفي بود.
آن موقع به من چيزي از شهادتش نگفتند. همه ميگفتند: اسير شده. انشاالله برميگردد. ما هم پیگیری ميكرديم بلكه خبري از او بهدست آوريم. بعد از اينكه خرمشهر را گرفتند. يك سري از شهدا را آوردند كه پسر من هم بين آنها بود. هميشه دلشوره داشتم. ميگفتم: خدايا كجاست؟ چه شده؟
از خصوصيات اخلاقش برايتان بگويم؛ بچه درسخوان و زرنگي بود. حافظه خیلی خوبي داشت. صاحبسبك بود. خودش فرمول درست ميكرد. دائم به فكر جنگ بود.
هميشه ميگفت: بايد برويم اگر نرويم عراقيها تمام زندگيمان را خراب ميكنند. خيلي پسر با غيرتي بود. خيلي احساس مسئوليت ميكرد. مردم خيلي برايش اهميت داشتند. عاشق فوتبال و ورزش بود. جوان بافكری بود.»
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری