سه نامه محصلی که شهید شد
نامه به یادگار مانده شهید «محمدآقا غلامرضایی» را در ادامه مطلب بخوانید.
خدمت پدر بزرگوارم سلام عرض ميكنم.
پدرجان، از اين كه به ياد پسر حقير و دست بوست «محمدآقا» هستي خيلي تشكر و قدرداني ميكنم و از زحمات شما متشكرم پدرجان من در مورد انتقالي دنبالش هستم و انشاءالله كه موفق ميشوم و در حال حاضر در اين موقعيت شايد خودتان بهتر بداني كه در باختران چه خبر است. در باختران سپاه و ستاد همگي تعطيل و به خط اول اعزام شدهاند و بعد از آمدن آنها به كارهايم رسيدگي ميكنم و پدرجان، جاي اين است كه بايد از عمويم تشكر فراوان كني زيرا او سري به من زد و در كارهايم همكاري كرد و دنبال كار من الآن هم هست و من چندين با تلفن و تلگرام زدهام. انشاءالله كه از حال بنده باخبر باشي و از اينكه وقت نداشتم شما را زيارت و ديده بوسي كنم، مرا ببخش و در حال حاضر منطقه در حال آماده باش. صد در صد است و من تا چند روز ديگر به شما تلفن ميزنم و پدرجان حتماً به همكارانت و بسپار كه كسي به نام «حميد بيانوندي» زنگ ميزند. اداره و جواب انتقالي را ميدهد اگر زنگ بزند بدان كه كارم به آخر رسيده انتقاليم رديف شده است و من شماره اداره را به آن دادهام و پدرجان جواب تلفن بيانوندي را حتماً در تلگرام برايم بنويس و من منتظر جواب شما هستم. ديگر عرضي ندارم به اميد پيروزي رزمندگان اسلام.
باز هم از زحمات شما متشكرم. غلامرضایی ساعت ده شب
*******
سلام
مادر و پدر عزيزم، اميدوارم كه حالتان خوب باشد و سلامتي برقرار باشد اگر از
احوالات اينجانب خواسته باشيد سلامتي برقرار است. مادرجان، اميدوارم كه به ياد من و
رزمندگان اسلام باشيد.
مادرجان، مرا بايد ببخشيد كه خداحافظي نكردم و شما را ناراحت كردم مادر مادر اينجا خيلي خيلي راحت هستم اينجا بخور و بخواب است. ديروز هواپيماهاي عراقي به اينجا حمله کردند و اينجا را به موشك بستند. وقتي كه اينجا را به موشك بستند من در حمام بودم و داشتم بيرون ميآمدم مادرجان ميبخشيد كه سرتان را درد آوردم خداحافظ شما.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي از نهضت خميني محافظت بفرمادوازدهم مهر ماه 1362 پسر کوچک شما محمد.
********
بهخدمت
خانواده مهربان و دلسوزم سلام عرض ميكنم.
بهخدمت مادر مهربانم، دعا و سلام عرض ميكنم. بهخدمت پدرم، دعا و سلام عرض ميكنم. بهخدمت خواهرخوبم، سودابه دعا و سلام عرض مي كنم. به خدمت پروين خانم و محسن و فاطمه و بهخدمت برادرم اميد دعا و سلام عرض مي كنم و اگر از احوالات اينجانب پسرحقيرت محمد آقا غلامرضايي را خواسته باشيد. بحمدلله خوب و به دعا گويي شما مشغولم و هيچ ناراحتي در بين نيست بجز دوري ديدار عزيزتان كه آن هم به زودي زود تازه و روشن مي گردد. انشاءلله مادر جان، من حالم خوب است و ناراحت من نباش چون ميدانم هيچكس راضي نيست كه من در آن خانه بمانم از كوچك تا به بزرگ ولي شما راضي و مرا پسر خود خطاب مينمائيد و من از تو خيلي تشكر و قدرداني مينمايم و خيلي خوشحالم كه همچون مادر وفادار و دلسوزدارم و سلام مرا بهخدمت همسايگان و خانواده هاي برادر هوشنگ و عمو مراد برسانيد و ديگر از اين وقت شما را نمي گيرم و من كارتهاي درمان شما را گرفتم و وقتي به مرخصي آمدم ميآورم .
به اميد زيارت كربلا و آزادي قدس عزيز كسي كه شما را فراموش نمي كند. پسر حقيرت محمد آقا
جواب فوري
مادر جان من حالم خوب است ناراحت نباش. انشاءلله اين جنگ به اتمام مي رسد و تمام اسرا و مفقودين
به خانوادههايشان باز ميگردند به اميد آن روز.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری