مسئول دسته ای که همه را به یک چشم می دید + متن نامه
نوید شاهد البرز؛ جانباز شهيد «حميد
جهانبخش» در سال 1345، دريك خانواده مذهبي در «اهواز» به دنيا آمد. بعد از مدتي به
علت شغل پدر به تهران منتقل شده و دوران دبستان و راهنمائي را در آن شهر گذراند.
بعد از آن به شهر كرج مهاجرت نمود و دوران متوسطه را در هنرستان شهيد بهشتي با
موفقيت سپري نمود. در سال سوم هنرستان در رشته مهندسي مكانيك دانشگاه آزاد كرج
پذيرفته شد و مشغول به تحصيل شد و درطي اين مدت چندينبار به جبهه اعزام شد و درتاريخ
نوزدهم دیماه 1365، در منطقه عملياتي «شلمچه» براثر اصابت تركش خمپاره از ناحيه
چشمچپ مجروح شد كه منجر به تخليه كامل عضو گرديد. اما اين مجروحيت او را از هدف
خود باز نداشت و مانع از حضور او در جبهههاي حق و باطل نگرديد. تا اينكه درتاريخ
بیست و ششم اردیبهشت ماه 1367، به آرزوي ديرين خود رسيد و شربت شهادت را در
ارتفاعات «شيخ محمد» در عمليات «بيتالمقدس شش » نوشید. تربت پاک شهید در جوار
«امامزاده محمد کرج» نمادی از ایثار و مقاومت در راه وطن و دین است.
نامه به یادگار مانده از جانباز شهید « حمید جهان بخش» را در ادامه مطلب می خوانید:
به نام ا... پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام، درود به حضرت آقا امام زمان (عج) و رهبر كبير انقلاب و وليفقيه آيتا... منتظري و سلام و درود بر ارواح طيبه شهدا و رزمندگان اسلام
و با سلام و درود و آرزوي موفقيت براي شما پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهران رامين، صديقه، هما، زهرا و مرتضي و خواهرم بزرگم و سليمان و عمو و خاله و دايي با متعلقاتشان و آشنايان گرامي و با آرزوي ديدار عجز سلامتي خود را ميرسانم.
خوب ديگه چي ميخواهيد بنويسم.
پريروز كتابهايي كه خواسته بودم رسيد ولي جواب نامه نرسيد كه باعث تعجبم شد اما در مورد چيزي كه خواسته بودم (پول) ديگر مورد نياز نيست.
اما خودم چه ميكنم؟ گفتند: نگيد. خوب چه كنم. اما دو تا چيز خندهدار و معما با جواب كه نميدانم اول كدام را بنويسم اما خوب اول اين را مينويسم.
ميدونيد اگر فيل قوي توي آب بيافتد چطور ميآد بيرون؟ حالا دومي را بنويسم يا نه؟ خوب اصرار نكنيد مينويسم. سه تا موش بودند كه پشت سر هم راه ميرفتند كه از اولي پرسيدند چند نفر پشت سر تو دارن ميآیند؟ كه گفت: دو نفر از دومي پرسيدند. گفت: يك نفر اما از سومي پرسيدند. گفت: پنج نفر. خوب بگيد. ببينم جريان چي بود.
اين نامه دو ساعت و يك ربع به هشت در حسينيه گردان شروع به نوشتن كردم و همچين اخبار را شنيدم از جمله جنگ عليه نيكاراگوئه فروش تسليحات در سال 1986 و سيل و غيره.
اما جواب دومي ميدونيد چي؟ خوب ديگه خالي بسته بود. اما جواب اولي خيس ميباشد.
اما رضا بگو نتيجه آزمون نيرو هوايي چه شد و همچنين كارنامه كنكور هم براي من و تو آمده يا نه و اگر آمده مال من را پست كن بيا. همچنين بنويس اونجا چه خبر است از باغ چه خبر بالاخره جواب نامه را بنويس بياد. اينجا پر از آشنايان و دوستان است.
ديگه چيزي براي نوشتن ندارم جز تقاضاي رساندن سلامم براي آشنايان و التماس دعا. به اميد پيروزي رزمندگان اسلام.
توجه: در ضمن فقط از آدرس به صورتی كه در پشت نامه
نوشتهام استفاده كنيد. متشكرم. والسلام هیجدهم آذر ماه 1365
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری