سیری در حیات طیبه شهید نعمتی:
شهید «حامد نعمتی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. «محمدحسن مقیسه» در «ستارگان راه» نوشته است: «خلاصه خلاصه‌اش اینکه: حامد مجسمه تقوا بود، آینه عفاف، سرمشق اخلاق، زیبایی، ادب، حسن رفتار و ... گل خندانی که بر لب داشت و کویر اخمی که هیچگاه بر چهره نمی‌گذاشت و زبانی که از گل و لای بدی واژه‌ای به یاد نداشت و دل قامتی که به پایداری صخره و به مقاومت پولاد داشت.»

حامد نعمتی

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید حامد نعمتی یکم تیرماه 1344، در کربلا چشم به جهان گشود. او در دوران دفاع مقدس درحالیکه محصل بود در فکه 22 فروردین ماه 1362، به شهادت رسید. تربت پاکش در گلزار شهدای امامزاده محمد(ع) کرج به خاک سپرده شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید روایتی از سیره طیبه این شهید است.

حامد و محمود با هم جبهه رفته بودند؛ کی؟ درست زمانی که هنوز ۱۰ ماه از شهادت برادر بزرگشان صاحب، نگذشته بود و حالا که وصیت‌نامه آنها را می‌خوانیم، می‌بینیم باغستان جان هر دو به دنبال قاصدک گمشده‌ای بوده و چقدر غبطه‌خور حال خوش برادر؛ چرا؟ چون دستشان از سبد سرسبز گل‌های سرخ شمعدانی شهادت خالی مانده بود؛ خالیِ خالی، اما... اما چشمشان به راه بود:
چشم به راهی، به چه دل خوش کند این باغ؟ / گر قاصدک نامه‌برش گم شده باشد


حامد و محمود باهم به شهادت رسیدند؛ کجا؟ درست در همان زمانی که رمز عملیات والفجر یک خوانده شد و سینه و سری نبود که مشتاقانه از میدان مین و میانه صحرای فکه راهی به سوی آسمان بالا و برین پیدا نکند.

حامد و محمود با همه آرزو داشتند؛ چی؟ شهادت. حامد و محمود باهم در وصیت‌نامه‌شان یک جمله مشترک دارند، چه؟ اینکه در زادگاهشان، کربلا به خاک سپرده شوند. و ... و اینکه حامد و محمود با هم در یک جبهه بودند؛ چه جبهه‌ای؟ جبهه دفاع از انقلاب اسلامی؛ یکی در لباس بسیج، که حامد است؛ و دیگری در برازندگی لباس سپاه، که محمود است. و ... و اینکه ما چقدر چشم به راه ماندیم؛ چشم به راه که؟ حامد و محمود، که این برادر بزرگ‌تر ده سال بعد شهادتش و در اردیبهشت سال ۱۳۷۲ چشممان را به رخشانی پیکر روشن کرد، با آن برادر کهتر ۱۲ سال و در خرداد سال ۱۳۷۴.

و...اما حامد؛ و خلاصه خلاصه‌اش اینکه: حامد مجسمه تقوا بود، آینه عفاف، سرمشق اخلاق، زیبایی، ادب، حسن رفتار و ... گل خندانی که بر لب داشت و کویر اخمی که هیچگاه بر چهره نمی‌گذاشت و زبانی که از گل و لای بدی واژه‌ای به یاد نداشت؛ و دل قامتی که به پایداری صخره و به مقاومت پولاد داشت؛ و ....، و که نمونه‌هایی از این صفات را می‌توانیم در وصیت‌نامه‌اش و در خطابه‌ای حماسی به دشمنان دینش و دینمان بخوانیم:


دیگر تن به ذلت نخواهیم داد و تسلیم شما نمی‌شویم؛ بلکه با ایمان به خداوند متعال و یاری امام زمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) و رهبری نایب بر حقش، خمینی کبیر، به جنگ شما آمده‌ایم و آماده هرگونه سختی‌ها و محاصره‌ها و مشکلات هستیم؛ مگر بالاتر از این هست که بخواهید بدن‌های ما را تکه‌تکه کنید، اما ندای حق طلبانه و مظلومانه خویش را به گوش همه خواهیم رسانید و ان‌شالله پرچم اسلام را که منادی کلمه لا اله الا الله و محمد رسول الله است، در سراسر جهان به اهتزاز درمی‌آوریم.

انتهای پیام/ 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده