نوید شاهد - شهید روحانی "مجتبی کاویانی" از شهدای دوران دفاع مقدس است. در زندگی‌نامه او آمده است که اهل شب زنده‌داری بوده و برای دفاع از میهن در فکه به شهادت رسیده است. نوید شاهد البرز در سالروز ولادت، نگاهی به زندگی این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور علاقمندان می شود.
روحانی شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ روحانی شهید مجتبی کاویانی، دوم خرداد ماه سال 1342 در خانواده‌ای مذهبی و معتقد به دین اسلام دیده به جهان گشود. او در شهر اشتهارد از توابع کرج و کنار دیگر برادران و خواهران رشد و دوران کودکی را سپری کرد. وی هفت سالگی وارد مدرسه شد و توانست تا سال دوم راهنمایی تحصیل کند. به دلیل علاقه فراوانی که به دین اسلام داشت وارد حوزه علمیه اشتهارد شد و پس از آن تحت عنوان طلبگی مشغول تحصیل علوم حوزوی شد.

در جریان انقلاب و روزهای تظاهرات و درگیری با وجود سن کم در تمام راهپیمایی‌ها شرکت میکرد. پس از پیروزی انقلاب به عنوان عضو فعال بسیج شب‌ها به نگهبانی با دیگر عزیزان بسیجی می‌پرداخت.

او هیچ‌گاه نماز و روزه و واجبات اسلامی را ترک نکرد. نماز شب را در راس کارهای خویش قرار می‌داد و همراه دیگر طلاب و روحانیون مجالس عزاداری سیدالشهدا (ع) و برپایی مجالس دسته جمعی دعای کمیل و توسل را برگزار می‌کرد.

با شروع جنگ تحمیلی درس حوزوی را برای مدتی ترک کرد و چندین بار به عنوان رزمنده داوطلبانه به جبهه اعزام و در عملیاتهای مختلف شرکت میکرد.
او دارای روحیه عالی و سرشار از معنویت بود و همیشه دیگران را آنها را با اسلام و دین مشروح اسلامی آگاه می‌کرد. هیچ‌گاه از خود تعریف نمی‌کرد و حس انسان دوستی‌شان باعث رشد معنوی خانواده بود.

شهادت در فکه

یکبار از طرف لشکر 27 محمد رسول ا... جهت حراست و نگهبانی از زندان‌ها به چابهار اعزام شد که با روحیه اش سازگار نبود و از همان جا بدون اطلاع مسئولان به جبهه فکه رفت و از آنجا خود را به تیپ سیدالشهدا معرفی و مشغول رزم شد. آخرین اعزام او در تاریخ بیست و ششم دی‌ماه 1361 به جبهه فکه بود و چهار روز قبل از پایان سه ماهه، بیست و دوم فروردین ماه 1362 در عملیات والفجر یک آغاز و در این عملیات مفقودالاثر شد و پس از 12 سال پیکر پاکش به میهن اسلامی بازگشت.

شب‌زنده‌داری‌های شبانه

مادر شهید در مورد فرزندش میگوید: شبی همچون شب‌های دیگر دوستان مجتبی و عده‌ای از روحانیون حوزه علیمه در منزل ما گرد آمدند و چراغ‌ها را خاموش کرده و دعای توسل را در فضای سکوتی که برای خودشان ایجاد کرده بودند می‌خواندند و من همراه دختر کوچکترم پشت پنجره می‌ایستادیم و شاهد گریه و ناله‌هایشان بودیم و این برنامه را هرشب به‌ویژه شبهای جمعه برگزار میکردند.


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده