نامه سرباز «تازهوارد» گردان 10
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید
«سعید سلطانی» بیست و
نهم شهريور 1347، در شهرستان
تهران چشم به
جهان گشود. پدرش «محمدعلي «و مادرش
«رقيه» نام داشت.
تا پايان دوره
راهنمايي درس خواند. شغلش آزاد
بود. به عنوان سرباز
ارتش در جبهه حضور يافت.
یکم آذر 1366 در حاجعمران
عراق با اصابت تركش
به قلب، شهيد
شد .پیکر وي
را در امامزادهطاهر شهرستان كرج
به خاك سپردند.
نامه به یادگار مانده شهید «سعید سلطانی» را در ادامه مطلب میخوانید.
خدمت پدر و مادر و برادر و خواهران عزيزم سلام
پس از عرض سلام، سلامتي شما را درگاه ايزد منان خواهانم. باري، اگر جوياي حالم شويد، به لطف خدا و محبت شما خوبم. ملالي در بين نيست بهجز دوري ديدار شما كه اميدوارم هر چه زودتر، ديدارها از نزديك تازه گردد. من در روز یکم دیماه 1365 ساعت 2 بعدازظهر رسيدم گردان. در آنجا آموزش داريم. تيپمان واقع در «تمرچين» است. تمرچين در 5 كيلومتري پيرانشهر واقع است و به پيرانشهر نزديك است. من براي دادن كارت كه جناب سرهنگ داده بود، بايد به گردان ميآمدم و گردان 10 كيلومتر با ما فاصله دارد و نميتوانستم بيايم. تا امروز از سرگروهبان اجازه گرفتن و گردان آمدم و كارت را به امر بر جناب سرگرد دارم و آن پس از چند دقيقه آمد به من گفت: جناب سرگرد گفته است كه بعداْ من را ميخواهد. حالا ديگر خدا ميداند. از سر خودش رد كرده است و يا شايد هم بعداْ مرا بخواهد معلوم نيست اگر هر خبري شد فوراْ شما را در جريان مي گذارم. شما هم فعاليت خودتان را ادامه بدهيد تا ببينم چه مي شود. من اسامي فرماندهان را برايتان مينويسم. براي من اگر خواستيد نامه بنويسيد به همان آدرس قبلي بنويسيد، بچهها مي آورند بهدستم مي رسانند. اگر احمد آمده است از قول من سلام برسانيد. ديگر عرضي ندارم.
قربان شما سعيد هشتم دیماه 1365
فعلاْ تا مرخصي بيائيم اينجا در تمرچين هستم در 5 كيلومتر پيرانشهر
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری