پیکر شهیدفاتح آبادان با فرماندهان ارشد جنگ پرواز کرد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید«نصرتالله فرهنگرنجبر» در روستای قاسمآباد واقع در شهرستان ساوجبلاغ از قشر متوسط جامعه و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود.
پدر از راه کشاورزی امرار معاش میکرد و زندگی آبرومند و خوبی برای خانواده تدارک دیده بود. او نیز در کانون گرم خانواده پرورش یافت و به سن مدرسه رسید. در دبستان روستایی زادگاهش ثبتنام شده و با موفقیت پلههای ترقی علم و دانش را یکی پس از دیگری پیمود.
وی دوره راهنمایی تحصیلی را در روستای مجاور بهنام «سعیدآباد» گذراند، با وجود مشکلات، دوران راهنمایی را نیز با موفقیت سپری کرد. دوران دبیرستان را در شهر تهران در رشته اقتصاد آغاز کرد و در این مقطع نیز موفق بود.
او در سالهای آخر دبیرستان در حین تحصیل در جریان تحولات انقلاب شرکت کرد و همگام با سایر جوانان و نوجوانان ایرانی جریانات سیاسی را دنبال میکرد.
پس از پیروزی انقلاب به خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد و در لشکر 77 پیروز خراسان خدمت میکرد که دشمن متجاوز به خاک میهن اسلامی تجاوز کرد و خیالخام تسلط بر ایران عزیز را در سایه شوم آمریکا در سرپروراند.
«فاتح آبادان»
اما پایمردی و غیرتمندی جوانان این مرز و بوم سپر محکمی در مقابل هر تجاوز و سلطهگری بوده و او نیز در زمرۀ لشکر خراسان به جبهه گیلانغرب اعزام و پس از مدتی جنگاوری و دلاوری در این منطقه به سر پل ذهاب انتقال یافته و سپس به آبادان اعزام شد و پس از مدتها نبرد بیامان، در عملیات آزادسازی آبادان شرکت کرد و در عملیات ثامن الائمه در منطقه عملیاتی دارالخوین پنجم مهر ماه 1360 به شهادت رسید و هواپیمای حامل پیکرهای مطهر شهدای جنگ و مجروحین که سرتیپ فلاحی و کلاهدوز و نامجو و جهانآرا نیز جزو آن بودند، دچار سانحه شده و با سقوط آن همگی این عزیزان با بال و پر سوخته و دلهای گداخته از عشق معبود و به عروج ملکوتی، در محفل عشق و ایثار شمع شهادت افروختند.
از پیکر هر یک مشتی خاک بر جای ماند و آن را نیز در بهشتزهرای تهران به خاک سپردند و پاکبازی و سرافرازی را به جهانیان آموختند.
وصیتنامه شهید «نصرتاله فرهنگرنجبر» را در ادامه بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب، نصرتالله فرهنگرنجبر فرزند ابوطالب به شماره شناسنامه 432 صادره از كرج متولد 1339
شهادت به وحدانيت خدا و نبوت محمد (ص) و دوازده امام (ع) مىدهم.
«به یاد حسین و یارانش گریه کنید»
از خانواده خود ميخواهم كه در برابر سختيها مقاومت كنند و براى شهادت من گريه نكنند و اگر خواستند گريه كنند به ياد حضرت حسين (ع) و ياران او مخصوصا حضرت علىاكبر گريه كنند. از برادرهايم مىخواهم كه هميشه چون گذشته پشتيبان امام خمينى(ره) و انقلاب، نهادهاى انقلاب باشند و هميشه براى ظهور مهدى موعود (عج) دعا كنيد مخصوصا شبهاى جمعه.
از پدر و مادرم مىخواهم كه مثل ديگر پدرانى كه عزيزانشان را از دست دادهاند، بردبار باشند.
در پايان از خداى بزرگ عمر طولانى براى امام خمينى (ره) و شما عزيزان و پيروزى براى تمام رزمندگان خواهانم. مرا در بهشت زهرا دفن كنيد چون مىخواهم پيش ديگر شهيدان باشم.
شما خانواده عزيز و ديگر كسانى كه از من بدى يا خوبى ديدهايد، مرا ببخشيد تا خدا مرا ببخشد انشاءالله. در ضمن از شما عزيزان تقاضا دارم كه يك ماه روزه و يك سال نماز برايم بگيريد.
اگر پولى از بابت شهادت من به شما پرداخت شده مىخواهم بعد
از كسرى خرج گرفتن روزه و نماز بقيه را در اختيار شماره 100 بانك يا يكی از شماره
هاى بانكى كه رهبران دادهاند، قرار دهيد تا به صرف مستضعفين جامعه برسد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد
انتشارات، هنری