«بمانعلی» ماند تا شهید شود
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد بمانعلي تركصفايي بیست و پنجم شهریور ماه سال 1337 در يزد ديده به جهان گشود. او تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در همان شهر ادامه داد و برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه آزاد كرج در رشته زبان شد. او همراه با تحصیل در رشته زبان انگلیسی به تدریس و آموزش قران هم پرداخت و به عنوان مسئول امور تربيتي در مدارس مشغول كار بود. او به برپایی نماز جمعه و ادعيه از قبيل دعاي كميل و… بسيار اهميت ميداد. بسيار مردمدار و فروتن بوده و با خانوادههاي مذهبي رفت و آمد داشت. در بسيج محله شركت فعال داشت و در مدارس نيز علاوه بر دبيري زبان، فعاليتهاي فرهنگي زيادی داشت. او براي اولين بار به عنوان داوطلب بسيجي به جبهه سنندج اعزام شد و در روز اربعين شهداي مكه، هنگاميكه با همراهی چند تن از همرزمانش؛ شهيد هدايت خليل دار؛ شهيد غلامرضا فتاحي؛ شهيد جلال احمدي از سنندج به باختران براي نماز جمعه و راهپيمايي ميرفتند، بين راه با ماشين گروهكها درگير ميشوند و اتومبيلي كه شهيد بمانعلي تركصفايي و دوستانشان، در آن بودند. از روي پل سقوط ميكند و در سال 1366، شهريور ماه، به شهادت می رسند.
حاجيه رقيه بلبلي مادر شهيد بمانعلي ترك صفايي در خصوص فرزند شهیدش میگوید: همه بچههاي من بعد از زايمان ميمردند، زنده نميماندند ولي اين ماند با توكل به خدا اسمش را بمانعلي گذاشتیم. بمانعلی بزرگ شد و ازدواج كرد. ثمره ازدواجش یک پسر و یک دختر است كه حالا محصل هستند. خودش هم معلم بود. خيلي متواضع بود. گفت: من بايد بروم جبهه به دانشآموزها درس بدهم.
ما تازه از مكه آمده بوديم؛ بمانعلي از مهمانهاي ما پذيرايي ميكرد و بعد گفت: بابا من ميخواهم بروم. پدرش هم چند بار به جبهه رفته بود. جانباز بود؛ يكي از كليه هايش را از دست داده بود. پدرش گفت: بابا شما نرو باز هم من مي روم. هر وقت ميرفت خيلي گريه ميكرد. دو تا پسر دارم يكي معلم است و ديگري در بيمارستان كار ميكند. آنها هم خوب هستند ولي مثل بمانعلي نيستند. واقعا شهدا گلچين هستند.
تازگي خواب ديدم؛ 15 سال است كه شهيد شده است. بمانعلی ماند که شهید شود. انشاءاله شهيد ما قبول خداوند باشد. يك دفعه من و پدرش به منزل او رفتيم، شهيد خيلي از ما پذيرايي كرد. خيلي با همسرش خوب بود. حرمت ما را خيلي نگه ميداشت. با وجود اينكه معلم بود به همسرش خيلي كمك ميكرد. هر كس او را ياد ميكند، به خوبي ياد ميكند. خدا را شكر ميكنم كه نميگويند: بد بود.
منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري