در سالروز شهادت منتشر می شود؛
امروز صبح زيارت عاشورا را خواندم و بعد آيه 90 الي 120 از سوره انعام را قرائت كردم و تا ساعت یازده در پي برنامه‌هاي پذيرش بودم. امروز بعدازظهر متأسفانه هيچ كاري نكردم فقط بعد از نماز مغرب و عشا و افطار پياده به توسط آقاي كريمي و عليرضا دهقاني براي مراسم احياء به پادگان رفتيم و تا ساعت یک و نیم در آنجا بوديم و الان كه ساعت دو است نذر كردم كه اگر در پذيرش قبول شدم 10000 صلوات بفرستم و يك مرتبه سوره بقره را ختم كنم.
خاطره چند روز عادی در زندگی یک شهید


نویدشاهدالبرز؛ نویدشاهدالبرز؛ شهید «محمدحسین بابالو» که نام پدرش«حسین علی» و نام مادرش«مریم» است در سال 1349، در کرج چشم به جان گشود. وی تا مقطع دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و به عنوان رزمنده ای دلاور در سمت «آرپی چی زن» در جبهه به مجاهدت پرداخت. سرانجام در سوم مردادماه 1367، بر اثر اصابت گلوله به پهلو و کتف در سوم مرداد ماه 1367، به شهادت رسید و مزارمطهرش در جوار «امامزاده محمد» کرج میعادگاه عاشقان و عارفان دلسوخته است. 

 از شهید«محمدحسین بابالو»  چند برگی خاطره خودنگار در دست ماست که در ادامه مطلب می آوریم:

چو بايد سرانجام در خاك رفت

خوشا آنكه پاك آمد و پاك رفت

«حاسبوا قبل ان تحاسبوا»

دوشنبه 12دوازدهم اردیبهشت 1367:

امروز صبح نماز را خواندم و بعد خوابيدم و تا ظهر مرتكب هيچ معصيتي نشدم. ظهر نماز را به جماعت خواندم و بعد به منزل آمدم و براي بردن برادرم به دكتر به مادرم كمك كردم.

سه‌شنبه سیزدهم اردیبهشت 1367 :

اعمال امروز را با تلاوت قرآن آغاز كردم. امروز از سوره 1 الي 30 از سوره انعام را قرائت كردم و سپس زيارت عاشورا را قرائت كردم و بعد از اينها در حق دوستانم دعا كردم و در حق مجروحين و جانبازان خصوصاً برادر اصغري امروز بعدازظهر به ديدن خانواده شهيد رمضانيان رفتم و بعد از آن به مسجد آمدم و «هشتاد» آيه از قرآن را تلاوت كردم و بعد به مجلس عزاداري حضرت قمربني‌هاشم و بعد مراسم دعاي توسل رفتم و امروز مرتكب يك گناه بصري شدم.

چهارشنبه چهاردهم اردیبهشت 1367:

اعمال امروز را با تلاوت آيات 30 الي 60 از سوره انعام آغاز كردم و بعد ورزش كردم. امروز يك مورد غيبت كردم و سه مورد غيبت شنيدم و امروز چند صفحه از كتاب «قلب سليم» را مطالعه كردم و امروز به دنبال كار پذيرش سپاه بودم.

پنجشنبه پانزدهم اردیبهشت 1367؛

امروز صبح بعد از نماز زيارت عاشورا و سپس آيه 60 الي 90 از سوره انعام را قرائت كردم و تا ساعت یک

بعدازظهر به دنبال كارهاي پذيرش سپاه بودم و بعد از آن با چند تن از دوستان در جلسه قرآن در مسجد سجاد ملاقات كردم و بعد به گلزار شهدا رفتم و بعد از آن به مسجد صاحب‌الزمان آمدم و جلسه قرآني بود شركت كردم. بعد نماز جماعت و افطار و تا آنجايي كه به خاطر دارم امروز مرتكب هيچ گناهي نشدم.

جمعه شانزدهم اردیبهشت 1367؛

امروز در نماز جمعه شركت كردم و متأسفانه تا به حال كه ساعت 4:30 دقيقه است هنوز هيچ كاري نكرده‌ام. امروز بعدازظهر در پي كارهاي پذيرش بودم و امروز در جلسه قرآن در مسجد شركت كردم و بعد در نماز جماعت شركت نمودم. تا آنجايي كه به خاطر دارم مرتكب معصيت نشدم.

شنبه هفدهم اردیبهشت 1367؛

امروز صبح زيارت عاشورا را خواندم و بعد آيه 90 الي 120 از سوره انعام را قرائت كردم و تا ساعت یازده در پي برنامه‌هاي پذيرش بودم. امروز بعدازظهر متأسفانه هيچ كاري نكردم فقط بعد از نماز مغرب و عشا و افطار پياده به توسط آقاي كريمي و عليرضا دهقاني براي مراسم احياء به پادگان رفتيم و تا ساعت یک و نیم در آنجا بوديم و الان كه ساعت دو است نذر كردم كه اگر در پذيرش قبول شدم 10000 صلوات بفرستم و يك مرتبه سوره بقره را ختم كنم.

يكشنبه هیجدهم اردیبهشت 1367؛

امروز بعد از نماز صبح خوابيدم و ساعت 10:45 دقيقه به مسجد رفتم و پاي منبر آقاي فاضل فردوسي امام جمعه نوشهر بودم و بعد از نماز به مسجد امام سجاد رفتم و تا ساعت 2دو در عزاداري حضرت علي(ع) در محل فوق بودم و ساعت دو مجدداً در مسجد سالگرد شهيد منصور بودم و ساعت پنج بعد از مراسم ختم به گلزار شهدا رفتيم و ساعت 6:30 برگشتيم و در منزل شهيد افطار كرديم و بعد تا ساعت دوازده در بسيج بودم و از ساعت 12 تا

2:20 دقيقه نيمه‌شب كه به چسباندن اعلاميه‌هاي شهيد عبدالمالكي مشغول بودم و تا آنجايي كه به خاطر

دارم امروز مرتكب گناهي نشده‌ام.

دوشنبه نوزدهم اردیبهشت 1367؛

امروز بعد از نماز خوابيدم ساعت 45: 7 دقيقه با آقاي چيت‌ساز به دندانپزشكي و سپس به ژاندارمري جهت دريافت دفترچه رفتم و بعدازظهر در مراسم ختم شهيد عبدالمالكي پس سر مزار شهيد رفتم و غير از اين عملي نداشتم.

سه‌شنبه بیستم اردیبهشت 1367 :

امروز فقط در نماز جماعت شركت كردم و در پي برنامه‌هاي دفترچه آماده به خدمت بودم و شب در مراسم دعاي توسل در منزل شهيد عبدالمالكي بودم.

چهارشنبه بیست و یکم اردیبهشت 1367،

امروز هم به دنبال دفترچه بودم و فقط در نمازهاي جماعت شركت كردم اعمال ديگر نداشتم.

پنجشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1367؛

امروز هم در پي دفترچه و نماز جماعت و در سخنراني بودم و شب در مراسم دعاي كميل در منزل شهيد منصور محصري شركت كردم.

جمعه 23بیست و سوم اردیبهشت 1367؛

روز جمعه تا ظهر در پايگاه بودم و بعد رفتيم نماز جمعه و غروب دعاي سمات را خواندم و غير از اين عمل ديگري نداشتم.

شنبه بیست و چهارم اردیبهشت 1367؛

به نام خدا، امروز صبح به دنبال كار دفترچه سربازي بودم و بعد به پايگاه آمدم تا ساعت 15: 2 بعدازظهر در پايگاه بودم و بعدازظهر به حمام رفتم و بعد به مسجد و جلسه قرآن آمدم و حدوداً 10 آيه تلاوت كردم. امروز

مرتكب يك گناه شايد كبيره شدم. عمل ديگري نداشتم.

دوشنبه بیست و ششم اردیبهشت 1367؛

امروز صبح به تهران رفتم و براي معاينه پزشكي نوبت گرفت و پاي منبر حاج آقا رضوي بودم. يك مرتبه هم منزل شهيد رمضانيان رفتم.

جمعه 30سی ام اردیبهشت 1367؛

امروز را روزه گرفتم و تا الان هيچ كاري نكردم و ساعت دو براي مراسم سالگرد شهادت شهيد تمجيدي مي‌روم و امروز از آيه 90 تا 120 سوره انعام را قرائت كردم بعد از مراسم ختم به گلزار شهدا رفتم و شب برگشتم ديگر كاري نكردم. (روزه قضا 1)

شنبه سی ویکم اردیبهشت 1367؛

امروز صبح به ژاندارمري رفتم و دفترچه آماده به خدمت را گرفتم و ظهر به تهران رفتم و معاينه پزشكي‌ام تمام شد.
بیست و سوم خرداد 1367؛

مياندوآب ـ امروز صبح بعد از نماز صبح زيارت عاشورا را خواندم و در نمازهاي جماعت شركت كردم و از آيه 60 الي 100 سوره بقره را جهت اداي نذر تلاوت كردم. و بين نماز مغرب و عشا قدري مناجات كردم و ديگر برنامه‌اي نداشتم.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده