وصیت نامه
مصطفي ترابی سبزوار، هفده مرداد چهل و هفت به دنيايي كه هرگز به آن تعلق نداشت آمد، سال 66 خبرمفقود شدنش را آوردند اما همان موقع به ديار ابدي‌اش رفته بود. و بعد از نه سال پيكر پاره‌پاره‌اش و پلاكش بازگشت.
نوید شاهد از کرج : این وصیتنامه را می نویسم از خدا می خواهم که تمام گناهان مرا ببخشد و هم می خواهم که در حق من دعا کنید تا خداوند این بنده حقیر و گناه کار را ببخشد و از خدا می خواهم که در این روز عزیز در رحمتش را به روی ما باز کند و این را همه بدانند که برای آمرزیدن گناهان هیچ راهی نیست مگر جهاد خداوند کند و به خاطر همین است که من به اینجای مقدس پناهنده شدم و دیدم تنها شفای درد من شهادت است .
سیری در وصیت نامه شهید مصطفی ترابی سبزوار / تنها شفای درد من شهادت است

من فکر کردم دیدم تنها راه رسیدن به فاطمه زهرا (س) شهادت است فکر کردم دیدم تنها راه رسیدن به شهیدان و لبخندهای شیرینشان شهادت است و فکر کردم دیدم تنها شفای خاموش کننده شعله گناهانم و معصیتم و غلبه شدن بر نفسم شهادت است. ای امت حزب الله هشیار و بیدار باشید و توطئه این کور دلان را خاموش کنید. این را بدانید که اگر این کار را نکنید مانند کسانی هستید که برای امام حسین (ع) نامه دادن ولی او را یاری نکردند مانند کسانی خواهید شد که در شب آخر در تاریکی امام را تنها گذاشتند.

... و اما شما مادر عزیزم سعی کن که هر کاری در زندگی می کنید فقط برای رضای خداباشد و تا آنجا که می توانید امام عزیزمان را یاری کنید و اگر می خواهید مرا شاد کنید پس هر روز بر جان امام دعا کنید و اما شما برادران عزیزم امیدوارم که اگر این علم از دست من به زمین افتاد شماها یک به یک راه مرا ادامه دهید و علم را بر دوش کشانید تا به صاحب اصلیش حضرت اباعبدالله (ع) بدهید و از شما بسیار بسیار ممنونم که مرا به اینجا رساندید او از شما میخواهد که اگر شهادت نصیب این بنده حقیر شد مزار مرا کنار مزار معلمم رضا که او بود که این راه را به من آموخته دفن کنید، چون واقعا رضا برای من معلم بود. من از خداوند مهربان می خواهم که بدن مرا هم مانند بدن آقا امام حسین علیه السلام پاره پاره کند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده