زندگی نامه و وصیت نامه
در سال ۱۳۵۵ در صنايع الکترونيک در قسمت تحقيق و توسعه مشغول به کار شدند و در زمان شهادت قائم مقام صنایع موشکی پارچین بود.

شهید محسن ناظر فصیحی در سال 1329 در شادگان متولد شد، وی بعد از اخذ دیپلم  در سال ۱۳۴۹ براي تحصيل در نيروي دريائي عازم آمريکا شدند چهار سال دوره مهندسی برق را گذراند و در سال ۱۳۵۳ با  دختر عموی خود  ازدواج کردند و ثمره اين ازدواج چهار فرزند پسر بود. به نام هاي : شهاب الدين ،احسان الله، عبدالله، شمس الدين.


در سال ۱۳۵۵ در صنايع الکترونيک در قسمت تحقيق و توسعه مشغول به کار شدند و در زمان شهادت قائم مقام صنایع موشکی پارچین بود.
 در سال ۱۳۶۳ در سرد خانه اتوماتيک تهران که بزرگترين سردخانه مواد غذائي کشور و در جاده قديم کرج مي باشد ، مسئوليت سرد خانه را عهده دار شدند که اين سرد خانه به نام شهيد نام گذاري شده است .
در سال ۱۳۶۴ چند بار عازم جبهه هاي جنگ شدند که در آنجا دستگاهي درست کرده بودند که آب شور را براي رزمنده ها تبديل به آب شيرين مي کرد. سپس از آنجا طي ماموريتي به پارچين اعزام شدند و در قسمت موشکي انجام وظيفه مي کردند ، که آخرين پروژه ايشان و همکارانشان، طرح موشک بالستيک بود که ايشان موفق شد و در تاریخ 65/9/26  در سمنان  سایت موشکی پارچین، جانش را در اين راه تقديم به انقلاب اسلامي و امت اسلامي ايران کرد.

فرازی از وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيم

الا بذکر الله تطمئن القلوب (آگاه باشيد که تنها ياد خدا آرامش بخش دلهاست)
"الهي وفقنا لما تحب و ترضي"
 از خداوند بزرگ اميد عفو و بخشش دارم که همه چيز را نيکو به من داد و من تباهش کردم اي خدا فقط ببخش و از من حساب مخواه.
و عزيزانم ، شما هم مرا ببخشيد که ضعيف و زبون بودم و سرا پا خطا که اصلاّ عمل خيري بيادم نميايد داشته باشم ، اما اميدم به رحمت و لطف خداوند متعال زياد است اين تنها چيزي است که بسيار دارم.
بعد از اميد طولاني و سلامت و عزت و عظمت براي امام بزرگوار و انقلاب اسلامي خواهش دارم مرا دعا کنيد باين امر محتاجم .
فرزندانم فقط در امور ديني و خدائي وارد شوند_ و مراقب اجراي وظايف ديني شان باشيد .
همسرم ، از شما فقط انتظار دارم براي خدا و در راه خدا ، نماز بخواني و خود و بچه ها را در همين راه نگهداري کن من آنقدر به لطف و رحمت خدا اميد و ايمان دارم که مي دانم و شنيده ام که شما از راه تقوا و عبادت خدا سعادت دنيا و آخرت نصيبتان مي گردد _نترسيد_ نلرزيد دنيا آنقدر گذران است که شايد يک ثانيه نزد آن طولاني باشد_ آنچه حساب است آخرت است _ رضايت خداست_همه چيز امانت خدا است نزد ما و شما_ آنچه زرنگي واقعي است صداقت است _ آن کسي در اين دنيا پيشرفت کرده که براي رضا خدا عمل نموده _ انشاءالله که خدا از سر تقصيرات همگان در گذرد منهم التماس دعا دارم _ اي خدا مرا عفو کن _ مرا ببخش . اي امام زمان مرا شفاعت کن _اي امام زمان مي داني که قلب من مملو از عشق ديدارت است اما حسرت _ ولي اگر انشاءالله شهادت نصيبم گردد مي دانم که چشم ناقابلم به جمال مبارک و منورت روشن ميگردد_ به لقاء حق هم ميرسم _ من مشتاقم و عجله هم دارم اما هر چه خدا بخواهد _ راضيم به رضاي حق و اين آرزو را هم دارم که در زمان ظهور با برکت امام عصر (عج) بتوانم در رکاب اين امام غلامي باشم حلقه بگوش _ خاک پايش شوم_ سربازش شوم انشاءالله _ و التماسم به تمام مسلمانان و همه آشنايان اين است که چشم و گوش و دلشان را امام و رهبر و نائب امام زمان بسپارند که راه سعادت را بيايند_ اگر قابل بودم از امام هم التماس دعاي خير دارم



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده