علیِ زبیدات؛ نقاش رنگهای ایثار که در بیابانهای غرب جاودانه شد
به گزارش نوید شاهد البرز؛ در سپیدهدم نخستین روز تیرماه ۱۳۴۷، در خانهای ساده اما سرشار از ایمان در کرج، فرزندی پاک قدم به جهان گذاشت که نامش را علی نهادند. از همان کودکی، نور شجاعت و مهربانی در چشمانش میدرخشید و دلش به عشق خدا و اهلبیت(ع) میتپید. دوران کودکی را در دامان پدری سختکوش و مادری پر مهر سپری کرد و در هفت سالگی، با شوقی وصفناشدنی پا به مدرسه گذاشت. تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند، اما به دلیل شرایط زندگی و برای کمک به خانواده، به کار نقاشی ماشین روی آورد. دستان هنرمندش نه تنها رنگ به بدنه ماشینها میزد، بلکه زندگی را نیز با صبر و تلاش خود رنگین میکرد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، با وجود سن کم، دلش برای خدمت به انقلاب پر میزد و به عضویت بسیج پایگاه فردیس درآمد. در تمام فعالیتهای اجتماعی پیشگام بود و با عشقی سوزان به آرمانهای امام خمینی(ره) خدمت میکرد. همیشه با احترام به والدین و دلسوزی برای دیگران شناخته میشد و هیچگاه یاریرسانی به زیردستان را فراموش نمیکرد. وقتی زمان سربازی فرا رسید، با عزمی راسخ داوطلب شد و با افتخار لباس مقدس سربازی را بر تن کرد. پس از گذراندن دوره آموزش نظامی، بیدرنگ به جبهههای جنوب و غرب اعزام شد تا در خط مقدم نبرد حق علیه باطل بایستد.
در جبهههای نبرد، علی ابوالحسنی به سربازی شجاع و فداکار تبدیل شد که همواره در قلب حماسهها حضور داشت. در منطقه عملیاتی زبیدات، درگیر نبردی سهمگین با دشمن بعثی شد و در بیست و یکم تیرماه ۱۳۶۷، پس از رزمی جانانه و حماسهآفرینیهای بینظیر، مفقودالاثر شد. تا امروز، پیکر پاک این سرباز گمنام به میهن بازنگشته است، اما یاد و خاطرهاش همچون خورشیدی در دل همرزمان و خانوادهاش میدرخشد.
علی ابوالحسنی، این فرزند برومند کرج، نه تنها در زندگی ساده و پرتلاشش الگویی از ایثار بود، بلکه در شهادت نیز به اسوهای تبدیل شد که راهش پررهرو باد. روح بلندش در بهشت برین با شهدا همنشین است و نامش در تاریخ این سرزمین جاودانه خواهد ماند.
سلام بر علی ابوالحسنی، که در خاک زبیدات گمنام شد، اما در دل تاریخ ماندگار گردید.
انتهای پیام/