از بسیج زارعین تا شهادت
به گزارش نوید شاهد البرز، شهيد «محمدباقر مرادینسب»، سال 1315 در يكی از دهكدههای شهرستان سمنان به نام دلازبان چشم به جهان گشود. وی دوران تحصيلات ابتدایی خود را در همان دهكده در كنار خانواده زحمتكش روستاییاش گذرانيد و بعد از چندی به تهران آمد و به استخدام شهربانی درآمد و حدود بيست سال در شهربانی بود كه در همان دوران با كتب مختلف آشنايی پيدا کرد و با مطالعه كم و بيش به ماهيت درفشانه رژيم ملعون پهلوی پی برد.
او با سرپيچی از دستورات مافوق خود در شهربانی و با زحمات فراوانی توانست خود را بازنشسته نمايد و از چنگال طاغوتيان عصر خويش نجات يابد تا اين كه پيامهای نجاتبخش امام عزيز در سراسر كشور اسلامی به لحظات پيروزی نهایی خود نزديك میشد و امام وارد ايران شد.
به علت داشتن تجربيات نظامی و تاكتيكی درجه اول حفاظت امام در خيابان با چندی از برادران خود به عهده داشت و بعد از هجرت امام به قم او وارد سپاه پاسداران شد كه به بيمارستان خانواده شهدا ارتش از طرف ستاد مركزی سپاه اعزام شدند تا اين كه با دستور جهت قيام عمومی مردم برای رهایی كردستان از طرف امام خمينی(ره) به طرف پاوه رفتند همراه اكيپ برادران سپاهی از زنجان و درگيری در راه كردستان با مزدوران و دمكرات تير به ناحيه پا و كتفشان اصابت كرد حتی يك تير در ساق پايش مانده بود و دكترها نتوانسته بودند آنها را در بياورند.
او دوباره فعاليتهای خويش را در كردستان ادامه دادند و در راه خلاصی عدهای از مهاجرين كرد مسلمانان از اين بابت از برادران سپاه كرج استمداد خواست و موفق شد كه خود و تعدادی از كردهای مسلمان مهاجر به كردستان بروند. بعد از حدود يك ماهو اندی برای بسيج زارعين بر عليه دمكرات و فئودالها فعاليت کردند، سرانجام در راه ديواندره در جاده به محاصره دشمن افتادند و هنگام عبور با اتومبيل در جاده مورد هدف آرپی چی7 دشمن قرار گرفتند و به درجه رفيع شهادت نائل شد.
انتهای پیام/