تاریخ با افتخار از دوران دفاع مقدس یاد میکند
به گزارش نوید شاهد البرز، «مهرداد فردوسیان» نویسندهای که با تمام وجود طعم دفاع مقدس ، جنگ و اسارت را چشیده بود. او عزمش را جزم کرده و به گفته خودش با نگاهی متفاوت به عرصه نگارش خاطرات دفاع مقدس ورود کرده و روزهای فراموش نشدنی و حماسه خود و همرزمانش را در برههای از تاریخ خواندنی کرده است.
فردوسیان که متولد شهرری است، خود را اینگونه معرفی میکند: «دوم فروردین ماه 1361، درجنگی نابرابر به اسارت نیروهای بعثی در آمدم و بعد از هشت سالو نیم در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۹ آزاد شدم و اکنون از جانبازان استان البرز با ۴۵ درصد جانبازی میباشم.»
وی ادامه میدهد: «با وقوع جنگ تحمیلی، بنده برای حضور در جبهه و برای انجام وظیفه سربازی و نظام وظیفه معرفی کردم بعد از دوران آموزشی حدود 9 ماه در جبهه بودم و بیست سال سن داشتم.»
از حماسه تا اسارت
این آزاده دوران دفاع مقدس همچنین در خصوص چگونه یه اسارت درآمدنش نیز بیان میکند:«دوم فروردین ۱۳۶۱، عملیات فتح المبین با مشارکت نیروهای سپاه و بسیج کرمان و لشکر زرهی ۹۲ اهواز آغاز شد. در مرحله اول موفق به گرفتن خاکریزهای دشت عباس شدیم. در مرحله دوم عملیات که در صبح صورت گرفت رزمنده گان در محاصره تانک ها قرار گرفتند و زیر آتش سنگین تانکها و توپخاته دشمن بودند. من همراه دو تن از همرزمانم از روزنهایی در میان تانکها به قلب دشمن رفته و خط آتش درست کردیم تا بتوانند رزمندگان عقبنشینی کنند تا اینکه به طور کامل در محاصره تانکها قرار گرفتیم. یک نفر شهید و دو نفر زخمی شدیم.»
نگارش ناگفتههای اسارت
وی از انگیزه نگارش خاطراتش میگوید: «بعد از گذشت چندین سال بنده وقتی به نوشتهها و مصاحبهها و کتابهای دوستانم توجه کردم، متوجه شدم که دوستان به نکاتی از اسارت اشاره نکردهاند که برای من بسیار حساس بود و به فرض وقتی دوستی را برای کتک زدن به بیرون از آسایشگاه میبردند، درد و رنجی که دوستانش میکشیدند؛ کمتر از درد شکنجه خود فردی که شکنجه میشد، نبود و عاطفه و ارتباط قویی بین رزمندگان در اسارت بود که حاضر بودند به مانند جبههها برای یکدیگر جانفشانی کنند و همچنین نکات دیگری وجود داشت که کمرنگ در نوشته و گفتار دوستانم اشاره شده بود؛ مثل وجود نقش مهم رهبری در اسارت برای حفظ جان دوستان و رعایت و توجه به اموال بیتالمال به بهترین شکل ممکن و همت و تلاش خستگیناپذیر اسرا برای رفاه حال دوستانشان و این شد که تصمیم گرفتم برای درج ناگفتههای اسارت کتابی را بنویسم.»
نویسنده کتاب جواهری در گونی از چگونگی آفرینش این کتاب بیان میکند: «بعد از تصمیم برای نوشتن کتاب با دوستان زیادی مشورت کردم و آنها نیز بنده را تشویق به نوشتن کردند و تصمیم گرفتم با نگاهی متفاوت شروع به نوشتن کنم. به فرض من خاطره ایی را از دوستی نوشتم که او حتی در کتاب خودش به آن اشاره نکرده بود. مشکل اصلی گذشت زمان و محو خاطرات در اذهان من و دوستانم بود ولی مایوس نشدم و با دوستان زیادی ملاقات داشته و یا اینکه تلفنی برای جمع آوری مطالب کمک گرفتم و هنگام نوشتن خاطرات زیر فشار روحی بسیاری بودم و مدت نوشتن این کتاب حدود سه سال طول کشید.»
دوستانی قهرمان
وی با تاکید بر اینکه خاطرات این کتاب مستند است، اظهار میدارد: «اتفاقات و خاطرات این کتاب کاملا بر اساس مستندات بوده و هیچ گونه اغراقی هم در آن صورت نگرفته چون دوران و خاطرات اسارت آنقدر مهیج و سخت بوده که احتیاجی به داستان سرایی و تخیل نداشته زیرا که دوستانم در اسارت خود یک قهرمان بودند که در آینده تاریخ در مورد آنان قضاوت خواهد کرد و خاطرات اسارت متعلق به تاریخ است و باید برای آیندگان نوشته و حفظ شود.»
هدفم؛ نسل جوان
این آزاده دوران دفاع مقدس هدف خود از نگارش این کتاب خاطرات را اینگونه عنوان میکند: «هدف و قصد اصلی من رساندن این مطالب به نسل جوان است که امیدوارم با همت وتبلیغ افراد صاحبنظر در امر تبلیغات آنها از وجود چنین کتابی آگاه شوند و مطمئن هستم هر فرد با خواندن کتاب راضی و از خواندن آن لذت خواهد برد.»
نگارش کتاب شهدای غریب اسارت
وی همچنین از اثری که در حال نگارش است نیز خبر میدهد: «تصمیم دارم یک کتاب در مورد شهدای غریب استان البرز در اسارت بنویسم که امیدوارم خداوند مرا یاری کند.»
این جانباز دوران دفاع مقدس با بیان اینکه آیندگان با افتخار از اسرا و رزمندگان دوران دفاع مقدس یاد خواهند کرد بیان می کند: «امیدوارم نسل امروز از کتابهای دفاع مقدس استقبال کنند زیرا هر کدام از این کتابها حاوی خاطراتی است که در آینده تاریخ با افتخار از آن یاد خواهدکرد و حیف است که نسل امروز از آن غافل باشد و در هر کدام ازآنها درس بزرگی از مقاومت و ایثار تا حد بالا است.»
انتهای پیام/