اشکهای بیاختیار مادری که پسرش سرباز بود
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید سعید سلیمانی، فرزند حبیبالله، در دوم آذرماه سال 1344 در تهران در یك خانواده مذهبی به دنیا آمد. سعید تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی با موفقیت به اتمام رسانید. زمانی كه به سن سربازی رسید، در سال 1363 از طریق ارتش به خدمت سربازی اعزام شد و سپس در حین انجام خدمت از طریق نیروی دریایی به مأموریت اعزام شد.
شهادت در آب های خلیج فارس
بتول محمدی، مادرش، میگوید: «در خواب دیدم كه یك گروه با لباس نظامی مشعل به دست همه به طرف خانه ما میدویدند و زمانی كه به خانه ما رسیدند، خانه خراب میشود و تمام آنها بر سر من میریزد، چندین بار این خواب را دیدم».
سعید سرانجام در پانزدهم تیرماه سال 1365 در منطقه آبهای خلیج فارس در سكوی نفتی بحرگان با اصابت موشك به درجه رفیع شهادت نائلشد.
همچنین مادرش گفته است: «یك روز صبح كه از خواب بیدار شدم و صبحانه حاضر میكردم؛ احساس كردم چیزی در وجودم مرا لرزاند و بیحس شدم، اشكهایم بیاختیار میآمد. رادیو را روشن كردم، آژیر حمله به گوش میرسید، خیلی نگران شدم و شروع كردم به دعا كردن برای رزمندگان و پیروزی اسلام. خیلی حالم بد بود. ظهر كه كارهایم تمام شد، خواستم بخوابم كه زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی در را باز كردم، دیدم كه یك سرباز است. پرسید: منزل آقای سلیمانی؟ گفتم: بله. گفت: شما سرباز داری؟ گفتم: بله. ولی تازه رفته است. گفت: كسی در خانه نیست؟ گفتم: بگو طاقت دارم كه بشنوم كه سعید شهید شده است. ولی با این حال به من نگفت. من آن آقا را به منزل برادر شوهرم بردم و آنجا خبر شهادت سعید را به من دادند».
و نیز نقل كرده است: «چندین بار در خواب دیدم كه همراه دوستان شهیدش لباسهای سفید پوشیدند و در یك باغ بزرگی هستند و رحل قرآن در پیش رو دارند و قرآن میخوانند و در خواب به من میگوید: مادر جان، میبینی كه جای ما چقدر خوب است، نگران نباش».
مناجات شهید با خدا
شهید سعید سلیمانی در مناجات با پروردگارش نوشته است: «بار پروردگارا، بنده تو بودن و تو را به بزرگی یاد كردن و برای تو به خاك افتادن برای من مرتبه غرور است.
بار پروردگارا...، فقط تو را ستایش میكنم، تو را میخوانم و به حرف تو گوش میدهم و برای تو تعظیم میكنم. خشنودم كه فقط بنده توام.
بار پروردگارا...، من همیشه شاكر رضای درگاهت بودم و خشنودم اگر تو خشنود باشی. ای سبحان و ای كریم، اللهاكبر».
شهید سعید سلیمانی در فرازی از وصیتنامهاش نوشته است: «با افتخار بر پدران، مادران و همسرانی كه تحمل مصائب زندگی را كرده ولی فرزندان و شوهرانشان در راه خدا مشغول به جهاد میباشند تا پرچم پرافتخار اسلام و آرمانهای امام بار دیگر برافراشته و زنده نگاه داشته شود. بار پروردگارا، هدف از آمدن به جبهه رسیدن به لقاءالله است. از تو میخواهم هر گونه كجروی و معصیتی را كه تا كنون داشتهام بر من ببخشایی.
پروردگارا...، آمدن به جبهه سعادت میخواهد و جبهه مركز رشد و تكامل بخشیدن به انسان میشود. پس همانطوری كه دست مرا گرفتی و شامل این سعادت كردی، مرا از خود دور مساز.
یا ستارالعیوب...، با حركت در راه تو و بهدست گرفتن اهرم اسلام كه خون سیدالشهدا(ع) ریخته شده تو را به حق حسین بن علی(ع)، سرور و سالار شهیدان، زمینه رشد و كمال را برایم فراهم ساز و این قطره خون ناقابلم را از من بپذیر».
پیكر پاك شهید سعید سلیمانی را در بهشت رضای تهران به خاك سپردند.
انتهای پیام/