همسرم در ماموریت دستگیری «هژیر یزدانی» به شهادت رسید
به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید کاظم پیروزی که نام پدرش ابوالقاسم است در سال 1330 در تهران به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا مقطع فوق دیپلم ادامه داد و در شرکت امپریال سرویس کار میکرد. او بعد از مبارزات انقلابی در نهم اسفند ماه 1357 در دستگیری یکی از نیروهای رژیم به شهادت رسید.
آنچه در ادامه می خوانید روایتی با بیان همسر این شهید است.
«چون پسرعمه من بود، از دوران کودکی او کمی آگاهی دارم. وی در خانواده خود در میان پنج خواهری که داشت تنها پسری بود که عمه من داشت، یعنی عزیز خانواده در کلاس سوم ابتدایی بود که پدرش را از دست داد و بعد از پایان تحصیل و کسب دیپلم در بهمن سال 1349 به همراه مادر و خواهرانش به منزل میآمد برای خواستگاری از من و پدرم چون یک خواهر بیشتر نداشت «منظور مادر شهید است» خواستگاری او را قبول کرد و گفت: چون دختر من در حال تحصیل است تا دو سال باید درسش را تمام کند.
شوهرم با تمام علاقهای که به من داشت قول پدرم را قبول کرد و گفت : من آمدهام دایی جان خواستگاری دختر شما و همه چیز را یک ماهه می خواهم تمام کنم و برایم اصلاً مهم نیست کار منزل ایشان بلد باشد یا نباشد. همه اینها را خودم انجام میدهم و به این صورت ازدواج ما صورت گرفت و واقعاً هم همان قولی را که به پدرم داده بود، انجام داد. در واقع رفتارش طوری بود که به زن بسیار مقام و احترام میداد و تمام کارهای منزل را خودش میکرد غذا میپخت و بچهداری میکرد مثل این بود که من شوهر او هستم نه او بسیار زندگی شیرینی داشتم. مرد بزرگی، با ایمان، قوی، در عین حال درستکار بود. ثمره این ازدواج 3 فرزند است یک فرزند پسر و دو فرزند دختر.
نام اولین فرزندم چون پدرش فوت کرد روی پسرم گذاشت تا نام پدرش را زنده نگهدارد. نام دو دختر دیگرم را نیز او انتخاب کرد؛ فاطمه ـ زهرا گذاشت. زندگی خوبی داشتیم تا سال1357 که وارد مبارزات انقلابی شد. کارش این بود اعلامیههای امام را بهدست مردم می رساند و چون شب ها دیر به منزل می آمد و به من نمی گفت: چه کار می کند و بر سر همین تأخیر ناراحتی در زندگیمان به وجود آمد تا زمانی که حکومت نظامی می شد. ساعت ها در صف های نفت می ایستاد تا بتواند به خانواده هایی که واقعاً نیاز دارد، نفت برساند. امام وارد ایران شد و بعد از دیدار با امام تمام عزیزانی که قبل از ورود امام از جان و دل مبارزه کردند در کنار امام فعالیت می کردند و شوهر من در آن زمان که کمیته ها در مساجد بود فعالیت می کرد و فرمانده مسجد حضرت علی (ع) و جزایری را بر عهده داشت. در آخرین ماموریتش که از طرف سپهبد قرنی بود. در سال 1357 از طرف ستاد مشترک ماموریت برای دستگیری هژیر یزدانی داشت و در حوالی شهرستان کرج که نهم اسفند ماه 1357 به شهادت رسید.»
انتهای پیام/