در وصیت‌نامه شهیدکمالپور مطرح شد:
شهید «غلامعلی كمال‌پور» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت نامه اش نوشته است: «خدمت برادر عزیزم باید بگویم که برادر جان خودم خوب می دانم که قلب تو برای خدمت و دفاع از دین مقدس اسلام می تپد ولی از شما خواهش می کنم که راهم را ادامه بدهی و اسلحه ام را نگذاری که بر روی زمین بماند.»

وصیت نامه

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید غلامعلی كمال‌پور، دوازدهم تير 1346، در شهرستان نظرآباد چشم به جهان گشود. پدرش حسينعلي، كارگر بود و مادرش زمرد نام داشت. تا اول متوسطه در رشته تجربي درس خواند. سال 1362 ازدواج كرد و صاحب یک پسر شد. از سوي سپاه پاسداران در جبهه حضور يافت. نوزدهم دي 1365، در شلمچه با اصابت تركش به سر، شهيد شد. پیکر وي را در گلزار شهداي بهشت رضاي زادگاهش به خاك سپردند.

در ادامه متن وصیت نامه شهید کمال‌پور را بخوانید. 

بسم الله الرحمن الرحیم


من راهم را خودم انتخاب کردم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و امت شهید پرور با سلام و درود بر خانواده عزیزم با عرض ادب به پیشگاه باری‌تعالی بنابر وظیفه هر مسلمان که حضرت رسول فرمودند: «مومن هر شب که می‌خوابد باید وصیت نامه اش زیر سرش باشد من هم چند کلمه ای را به عنوان وصیت‌نامه برای خانواده ام و امت شهید پرور می نویسم. قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنم که من راهم را خودم انتخاب کرده‌ام و خدایا، اگر تو را سپاسگزارم که ما را در برهه ای از زمان آفریدی که در کشورمان یکی از فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) راهنمایی مردم را برای رسیدن به سعادت عهده‌دار می باشد.

خدایا، من آن قدر گناه کرده ام که نمی توانم به خود بقبولانم که سرباز تو هستم و نمی دانم که آیا شهادت در راهت را نصیب من هم می کنی یا نه ولی این را می دانم و به آن ایمان دارم که تو غفار الذنوبی و ستارالعیوبی و از تو عاجزانه می خواهم که تمام گناهانم را ببخشی و باز هم عاجزانه از تو می خواهم که امام عزیزمان خمینی بت شکن و قائم تمام رهبری تا انقلاب حضرت مهدی (عج) محفوظشان بداری. آمین.

پدر عزیزم، می دانم که بسیار رنج کشیده ای تا مرا به این مرحله از زندگی ام رسانده ای سختی های بسیار کشیده ای ولی خودتان هم این را بدانید که ما امانتی بیش نیستم و شما باید افتخار کنید که چنین سعادتی را خداوند نصیب خانواده شما کرد. مادر عزیزم، در مقابل زحمات شما نمی دانم چه بگویم که آن همه زحماتی را که برایم کشیده ای انتظار داشتی فرزندت در این اوان زندگی دستت را بگیرد ولی مادر جان، این نوید را به شما چه بگویم که آن همه زحماتی را که برایم کشیده ای انتظار داشتی فرزندت در این اوان زندگی دستت را بگیرد ولی مادر جان این نوید را به شما می دهم که ان‌شاء الله در روز قیامت با زهرا اطهار (س) محشور می شوید ولی به شرط این که پیرو واقعی این دختر رسول الله (ص) باشید.

ان‌شاء الله که پیرو هستید و صبر را پیشه کن ولی مادر عزیزم خواهش من از شما این است که راجع به همسرم و فرزندی که ان‌شاء الله از ایشان پا به عرصه زندگی می گذارد خیلی از این دو امانت من مواظبت کنی و اگر به خواست خدا فرزندم پسر شد اسم خود را یعنی غلامعلی انتخاب کنید و طوری در تربیتش کوشش کنید که غلام واقعی علی (ع) باشد و ادامه دهنده راه شهدا باشد ان شاء الله ولی اگر فرزندم دختر شد، اسمش را فاطمه بگذارید. باز هم در تربیتش سعی زیاد نمایید که پیرو واقعی حضرت فاطمه زهرا (س) باشد.

خدمت برادر عزیزم باید بگویم که برادر جان خودم خوب می دانم که قلب تو برای خدمت و دفاع از دین مقدس اسلام می تپد ولی از شما خواهش می کنم که راهم را ادامه بدهی و اسلحه ام را نگذاری که بر روی زمین بماند.

خدمت خواهران عزیزم باید عرض کنم که شماها در زمان ما نقش حضرت زینب (س) را عهده دار می باشید و همان طور که خواهر امام حسین (ع) بعد از شهادت برادرش صبر کرد پیام خون برادرش را به همه رساند زینب (س) را عهده دار می باشید و همان طور که خواهر امام حسین (ع) بعد از شهادت برادرش صبر کرد پیام خون برادرش را به همه رساند.

به همین خاطر است که تا امروز قیام امام حسین (ع) نو و زنده  مانده است و امیدوارم شما هم با اتکا به خدا و با استمداد زینب کبری و یا حفظ حجاب و تقوی به نحو احسن ادامه دهنده راهم باشید.

اما چند کلمه ای هم با امت شهید پرور همسایگان عزیز و دوستان عزیز و فامیل های عزیزم می خواهم صحبت کنم. عزیزان همان طور که تا به حال در صحنه حضور داشته اید و همواره به امام خمینی امید مستضعفان همگام بودید باز هم جبهه های را فراموش نکنید و بیشتر از قبل به جبهه ها کمک کنید و اما عزیزمان را دعا کنید چون ما هر چه داریم از امام عزیزمان داریم.

در خاتمه از خانواده عزیزم می خواهم که در شهادت من گریه نکنید چون شهید گریه ندارد و اگر خواستید گریه کنید به یاد مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید و در مقابل دیگران ناله سر ندهید چون دشمن می خواهد ضعف ما را ببیند در ضمن مرا در قطعه شهدای نظر آباد به خاک بسپارید و اگر برایتان مقدور بود مرا در کنار شهید حسین شعبانی دفن کنید.

در خاتمه از همه دوستان و خویشان و همسایگان می خواهم مرا حلال کنید و از همه رضایت می خواهم و السلام غلامعلی کمال پور.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.        هفدهم دی ماه 1365

انتهای پیام/ 




 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده