در روایت از شهید صادقی مطرح شد:
«شهید اصغر صادقی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در روایت از او آمده است که حضرت علی علیه السلام در حق جوانانی همچون او در خطبه‌ای فرموده‌اند که "در روی زمین گمنام و در آسمان‌ها معروفند؛ همان‌ها که افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق هستند"، که اصغر صادقی موضوع خاطره ما، یکی از آنها بود و سرانجام نیز پاداش شایستگی‌اش را گرفت.

شهید

به گزارش نوید شاهد البرز: «شهید اصغر صادقی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که 22 بهمن ماه 1346 به دنیا آمد. او در بیست و هشتم آبان ماه 1365 در جبهه دفاع مقدس به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید روایتی از این شهید است.

«ساقه قامتش زیر سقف خانه‌ای جان می‌گرفت که یاد گرفته بود باید روی پای خودش بایستد، یاد گرفته بود که باید دست بگذارد روی کاسه زانو خودش و بگوید یا علی! و برای برخاستن و ساختن، نگاهش به خودش باشد و به همت و  حمیتش؛ نه پست و بلند جاده زندگی، دست اندازها و چاله‌ای در راه:

سنگ ره‌آب است، اگر همت قوی است/ سیل را پست و بلند جاده چیست؟
 سنگ ره گردد فسان تیغ عزم / قطع منزل، امتحان تیغ عزم

جوانی که دنبال یک لقمه نان حلال است و آن را از پیامبر شنیده که "بهترین کارها کسب حلال است" و یاد گرفته که از تنبلی و تن آسایی به دور باشد؛ حتی اگر با کارهای سختی باشد چون بنایی یعنی سپردن لطافت سر انگشتان دست‌ها به زبری آجرها، زمختی بلوک‌های سیمانی، سوزش آهک، خشونت...، آن هم پس از ترک تحصیل در پایان دوره ابتدایی و با پای‌گذاری به دوازده‌سالگی، جوانی که از همان خانه و از همان پدر و مادر و و نیز از رهبران دینی و سیاسی‌اش بیاموزد که برای کشورش هم کم نگذارد و به ارتش بپیوندند تا سرباز وطن باشد در گردان ۱۱۹ از لشکر ۸۱ زرهی و بشود مجاهد فی سبیل الله، جوانی بصیر درک کننده شرایط زمان و چقدر با ارزش و از همان ها که حضرت علی علیه السلام در حقشان خطبه به سر داد که "در روی زمین گمنام و در آسمان‌ها معروفند"؛ همان‌ها که افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق" هستند، که اصغر، اصغر صادقی موضوع خاطره ما، یکی از آنها بود و سرانجام نیز پاداش شایستگی‌اش را گرفت؛ پس از یک‌سال که در منطقه غرب کشور و در شهر جنگ‌زده قصرشیرین روزهایش را به محنت گذراند، اما در تمام طول آن ۳۶۵ روز هیچ‌گاه و هیچ وقت چشم از امتداد افق برنداشت، تا روز شهادت در صبح جان و در بهار ایمان، از دست فرشتگان، در سرسرای بهشت؛ به خوشحالی شادمان و خنده بر لب زنان.

جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن /  آن‌که آموخت مرا همچون شرر خندیدن
 گرچه من خود زعدم دلخوش و خندان زادم / عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

 سرباز وطن در طلوع نورباران شهادت، ۱۸ سال و ۹ ماه و ۵ روز، قامت یلدایی سن دنیای‌اش بود؛ شهاب ثاقبی که کم زیست و اخگری که نور به دل ها تاباند و به سرعت از میان ما رفت؛ از منطقه دنیایی سر پل ذهاب.»

منبع: کتاب "ستارگان راه" اثر محمدحسن مقیسه

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده